فرم در معماري
در فضاي كاربرد فناوري معماري از يك طرف پاسخگوي الگوهاي فرهنگي خويش و از طرف ديگر مسئول الگوهاي علم فناوري مي باشد اما در اظهار و تبيين فرم، وي مجاز است كه مفاهيم و شخصيت خويش را بيان نمايد. تمام معماران داراي اين استعداد ذاتي نيستند تا اين امتياز ويژه را به نحو احسن بكار گيرند. مثل ديگر رشته هاي علمي و هنري، تعدادي از معماران، سبك نويني را ابداع مي نمايند و ديگر معماران از ايشان تبعيت مي كنند و سبكهاي ايشان را به طرق اصلي و فردي تعبير و تفسير مي نمايند. اما معماران هر سبك را به هر طريق ارائه شده مي پذيرند و آن را بدون اينكه اثري از خود برجاي گذارند جاودانه مي نمايند. در سبك سازي وظيفه اصلي معمار آفرينش فرم معني دار مي باشد.
موقعي كه در هنر صحبت از فرم مي شود منظور نه تنها شكل فيزيكي اندازه و توده يك اثر است بلكه كليه عناصري را دربر مي گيرد كه به زيبا سازه و تركيب آن كمك مي كند. بسياري از اينها ممكن است به خودي خود فاقد فرم ثابتي باشند مثل سكون موسيقيايي، خطي در تابلو و فضاي معماري، و فقط موقعي داراي اهميت مي شوند كه به عنوان اثر به اتمام رسيده تنظيم مي گردد و بدين طريق عناصر اصلي معماري شامل فضا و توده ميگردد. اين فرآيند سازماندهي آنها را در قالب منظم شده تركيب گويند و ابزار اصلي كه به واسطه آنها كيفيت قابل تبيين ارائه مي گردد مربوط به مقياس، نور، بافت و رنگ مي شود.