آزمايشات باليني در زمينه بهبود درد: ده چالش[1]
در طي 25 سالي كه از تشكيل انجمن جهاني
بررسي و مطالعه درد ميگذرد، مسأله كنترل درد از نظر اهميت بطور شگفتآوري رشد
كرده است. با اين وجود در سرتاسر جهان، فشارهاي اقتصادي عامل تعيين كننده مهمي در
اين رابطه هستند كه هر مداخلة بالقوه مفيدي بطور دقيق از نظر قابل اطمينان بودن و
سوددهي مورد بررسي و آزمايش قرار بگيرد. قبل از اين كه به عنوان يك المان مفيد و
ارزشند در خدمات بهداشتي جامعه وارد شود. اين تأكيد و اصرار روي پايهگذاري طبابت[2]بر بهترين اطلاعات و مدارك موجود يكي از تمايلات جهاني براي حركت به سمت خدمات
بهداشتي مستدل است.
از بين تمام روشهاي مختلف بررسي و
ارزيابي مداخلههاي ضد درد، مطالعات كنترل شدة اتفاقي (RCTs) [3]يكي از روشهاي ساده و در عين حال قدرتمند و قوي ميباشند. يك ارزش مهم اين مطالعات
در زمينة مسأله كنترل درد، توانايي آنها در كم كردن آثار غير منتظرة فاكتورهاي
ناشناختهاي است كه ميتوانند روي پاسخهاي بيماران تأثير بگذارند. بعلاوه بررسيهاي
مربوط به مسأله كنترل درد و درمان آن ميتوانند در رابطه با مسائل اختصاصيتري مثل
توقعات پزشك و يا بيمار، منابع تأمين هزينه و نيز پاسخ به دارونماها كمك زيادي به
ما بنمايند. مطالعات كنترلة اتفاقي بطور تصادفي بيماران و يا داوطلبان را در گروهي
كه در آنها مداخلهاي صورت ميگيرد و گروهي ديگر، يا گروه كنترل، قرار ميدهند.
مطالعات كنترلة اتفاقي آيندهنگر و دو سوم كور تكنيكهاي بسيار قدرتمندي براي كاهش
دادن ضريب گرايش[4]در مطالعات باليني خصوصاً در زمينة كنترل درد ميباشند كه در آنها تأثيرپذيري و
نيز آثار دارونما ميتوانند در يافتههاي نهايي تغيير و يا اختلال ايجاد نمايند.
[1] -Clinical
Trials in Pain Relief: 10 Challenges
[3] -Randomized
Controlled Trials