درباره نظريه مولكولى تكامل
ژاك لوسينمونو (J.monod) در سال ۱۹۱۰ در پاريس به دنيا آمد و در سال ۱۹۳۱ همانجا از دانشگاه فارغالتحصيل شد. در سال ۱۹۳۴ استاديار جانورشناسى شد و چند سال اول پس از
فارغالتحصيلى درباره منشاء حيات به تحقيق پرداخت. طى جنگ جهانى دوم در سازمان
مقاومت فعاليت داشت و پس از آن به انستيتو پاستور پيوست. در سال ۱۹۵۳ رئيس گروه زيست شيمى سلولى
شد. در سال ۱۹۵۸ درباره ساخت آنزيم در باكترى جهش يافته با فرانسوا ژاكوپ (F.Jacob) و آرتور پاردى (A.Pardee) به همكارى پرداخت. اين كار به تدوين نظريه تبيين فعاليت ژن و
چگونگى روشن و خاموش شدن ژنها در مواقع لزوم، توسط مونو و ژاكوب انجاميد.
در سال ۱۹۶۰ آنها اصطلاح «اپرون» را براى گروهى از ژنها معرفى كردند كه با
يكديگر پيوند نزديكى دارند و هر يك از آنها مرحلهاى متفاوت از يك مسير زيست
شيميايى را كنترل مىكند. سال بعد آنها وجود مولكولى به نام
RNAى پيامبر را فرض كردند كه اطلاعات ژنتيكى لازم
براى ساخت پروتئين را از اپرون به ريبوزومها، يعنى جايى كه پروتئين ساخته
مىشود، مىبرد. مونو و ژاكوب به خاطر اين كار جايزه نوبل پزشكى يا فيزيكى سال ۱۹۶۵ را گرفتند، جايزهاى مشترك با
آندره لوف (A.Lwoff) كه او هم روى ژنتيك باكترى كار مىكرد. در سال ۱۹۷۱ مونو مدير انستيتو شد و در
همان سال كتاب پرفروش «تصادف و ضرورت» را به چاپ رساند. او در اين كتاب استدلال
مىكند كه حيات در اثر تصادف پديد آمده و در نتيجه پيامد ناگزير فشارهاى ناشى از
انتخاب طبيعى به وضعيت كنونى درآمده است.