انسان در نتیجه فرآیند اجتماعی شدن ، برخی از مهارتهای ارتباط بین فردی را کسب میکند. اما سطح عملکرد او در این مهارتها را می توان بهبود بخشید.هرفردی،برای آنکه در روابط انسانی خود فهمیده تر؛مودبتر،صمیمی تر،بیریاتر،آزاد اندیش تر،صریح ترو عینی تر رفتار کند ، از ظرفیت بالایی برخوردار است . ارتباط سبب می شود که انسان دربارهء نیازها و شرایط محیط زندگی خودش ، اطلاعات لازم را بدست آورد. کنش های متقابل و هماهنگ با محیط نیز با تبادل اطلاعات ساده می شوند.ارتباط ،از طریق پیامهای خود،مجراهای نفوذ بر محیط را آماده می کند و متقابلاً از طریق پس خورد پیامها، اطلاعات مروط ه عکس العمل های محیط و نیاز های متغیر آن را به سیستم می رساند. اندیشمندانی چون ارسطو، گربنر هدف اصلی ارتباط را تاثیر گذاری بر مخاطبان معرفی می کند.[1]
اصولاًمددکاران کسانی که با کودکان کار و خیابانی در ارتباط می باشنداز این موضوع شکایت می کنند که نمی توانندبا این کودکان ارتباط موثری برقرار کنند و اطمینان آنها را جلب کنندو کمک کنند تا از بحران ها جان سالم به در برند.
ما بواسطه این پژوهش و به کمک مجموعه مستحکمی از دانش نظری ، الگوی مناسب و فرصتهای تجربه شخصی ،می توانیم فرایند انسان کاملتر شدن را تا حدزیادی تسریع نماییم.و سعی برآن داریم تا بتوانیم ارتباط موثر و بهتری را با کودکان کار و خیابان برقرار کنیم تا بدین طريق در راستای اهداف خود کمک شایانی به مدد کاران و این کودکان کرده باشیم.