روانشناسي كه آن را به عنوان مطالعه علمي رفتار و فرآيندهاي ذهني موجود زنده تعريف مي كنيم . از دو جنبه علمي و عملي يا حرفه اي مورد توجه قرار مي گيرد . وقتي درباره تحقيقات روانشناسي و استفاده از روشهاي علمي براي شناخت رفتار آدمي صحبت مي كنيم در اين صورت با علم روانشناسي سروكار داريم و هنگامي كه درباره كاربرد يافته هاي روانشناسي در ابعاد گوناگون حيات انساني سخن مي گوييم حرفه روانشناسي را مورد توجه قرار داده ايم . يك نفر روانشناس حرفه اي نيز مانند يك فيزيكدان يا زيست شناس با كاربرد يافته هاي علمي رشته تخصصي خود به منظور حل مشكلات عملي مردم سروكار دارد . در قلمرو كاربرد روانشناسي در كار رفتار آدمي در رابطه با كار مورد مطالعه قرار مي گيرد و هدف اصلي روانشناس مطالعه و كاربرد آن دسته از اصول و يافته هاي روانشناسي است كه در رابطه بين انسان و كار او اثر مي گذارد . به اعتقاد بعضي از صاحب نظران , حيطه روانشناسي صنعتي از قلمرو روانشناسي در كار , محدودتر است . در مورد روانشناسي صنعتي رفتار آدمي در همه مراحل توليد , توزيع و مصرف كالاها و خدمات مورد مطالعه قرار مي گيرد , بطور كلي مي توان گفت كه :
در روانشناسي صنعتي با بررسي رفتار آدمي و كاربرد حقايق روانشناسي در حل مسايل انساني در سازمانها سروكار داريم . براي روانشناسي صنعتي يافته هاي روانشناسي به صورت نظريه ها و روابط علّي بين محرك و پاسخ مطرح است .
نكته مهم ديگر آنكه روانشناس از اين يافته ها براي شناخت رفتار آدمي در رابطه با كار و مسايل انساني ناشي از كار استفاده مي كند , بنابراين مي توان قلمرو روانشناسي كار را به عنوان مطالعه رفتار آدمي در آن جنبه از حيات بدانيم كه :