، آموزشوپرورش نه فقط امسال بلکه سالهای آینده هم با معضل کمبود معلم مواجه است، این مشکل را هم معضل همیشگی ارائه آمار در این وزارتخانه رقم زد. در دولت یازدهم، وزیر وقت آموزشوپرورش معتقد بود جمعیت معلمان زیاد است و حتی اگر بخواهیم خودمان را با نسبتهای جهانی هم مقایسه کنیم جمعیت دانشآموز به ازای معلم باید افزایش یابد و به این نتیجه رسید که با 700 هزار معلم هم میتوان آموزشوپرورش را اداره کرد.
اما چند سال بیشتر از اعلام این نظر نگذشته که این بار بحران کمبود معلم از سوی مسئولان آموزشوپرورش مطرح میشود ــ صرف نظر از اینکه این نوع ارائه آمار و گزارش دادن آن به مسئولان دولت چه تبعات منفی برای آموزشوپرورش رقم زده و تضاد عجیب میان مسئولانی که پیشتر از زیاد بودن تعداد معلمان میگفتند و حالا از کمبودها سخن میگویند را حکایت میکند ــ این روند حالا به یکی از جدیترین معضلات آموزشوپرورش تبدیل شده است به گونهای که موجب سقوط عیار کیفیت در مدارس دولتی شده است.
راهکار نخست جبران کمبود معلم؛ افزایش جمعیت دانشآموزان در کلاس درس
برای درک بهتر تبعات منفی کمبود معلم در مدارس دولتی توضیح بیشتری میدهیم؛ هماکنون اصلیترین روش آموزشوپرورش برای مدیریت این مسئله افزایش جمعیت دانشآموزان در کلاس درس است به گونهای که به جرات میتوان گفت مدارس دولتی با استانداردها در این بخش فاصله زیادی دارند و این ماجرا در دوره ابتدایی به دلیل کمبود آموزگار ملموستر است.
راهکار دوم: تکیه به طرح خرید خدمات آموزشی
اما روشی دیگر برای جبران کمبود معلم به ویژه در مناطق محروم و حاشیه شهرها، استفاده از طرح "خرید خدمات آموزشی" است. این طرح که در آموزشوپرورش دولت یازدهم طراحی و عملیاتی شد در فاز نخست اجرا، مدارس دولتی را به همراه فضا، امکانات و دانشآموزان به بخش خصوصی واگذار کرد و آنها وظیفه تأمین معلم را بر عهده داشتند اما با مخالفت مجلس این طرح فقط به مناطق محروم و حاشیه شهرها محدود شد و حالا بیش از 5 سال است که شریان اصلی محروم نماندن کلاسهای درس این مناطق از داشتن معلم، به طرح "خرید خدمات" وابسته است.
اوضاع هم خوشایند هم ناخوشایند
طرح "خرید خدمات آموزشی" که از ارکان مهم برنامههای آموزشوپرورش برای جبران کمبود معلم است اگر چه برای گذر از دوران بحران کمبود معلم برای این وزارتخانه بسیار خوب بوده و در مقایسه با استخدام معلم منافع بیشتری را برای دولت رقم زده است اما اگر بخواهیم از زاویه ذینفعان طرح یعنی دانشآموزان و معلمان به ماجرا نگاه کنیم، اوضاع آنقدرها هم که برای دولتیها رضایتبخش است، خوشایند نیست.
برای روشن شدن وضعیت این طرح از نگاه ذینفعان آن به بررسی اوضاع معلمان حاضر در طرح "خرید خدمات آموزشی" که تا امروز صدای مطالبات آنها کمتر از رسانهها شنیده شده است و در هر استان با توجه به نوع عملکرد آموزشوپرورش شرایط متفاوتی دارند، میپردازیم.
هیچ مدرسهای بدون معلم نماند اما...
این معلمان که بیشتر در مناطق روستایی و حاشیه شهرها مشغول کار تدریس هستند، در هر استان شرایط متفاوتی را دارند به عنوان مثال برخی استانها به آنها حقوقی مطابق با عرف تعیین شده از سوی وزارت کار و برخی بسیار پایینتر از حد تعیین شده، پرداخت میکنند اما نقطه مشترک برای تمام آنها تاخیرهای طولانی در پرداخت حقوق است و امسال که مدارس وارد سومین ماه فعالیت خود شدهاند معلمان حاضر در این طرح هنوز ریالی حقوق دریافت نکردهاند و حتی چند ماهی از سال تحصیل گذشته را نیز بدون حقوق به وظیفه معلمی خود عمل کردهاند.
برای این معلمان اعتراض یا تعطیل کردن کلاسهای درس معنایی ندارد و آنها حتی با وجود بدعهدی مسئولان و پرداخت نکردن بخشی از حقوق سال گذشته همچنان در کلاسهای درس حضور دارند تا امروز مسئولان آموزشوپرورش با افتخار بگویند هیچ مدرسهای در هیچ نقطهای از کشور بدون معلم نیست.
معلمان خرید خدمات چه میگویند؟
یکی از معلمان حاضر در طرح خرید خدمات آموزشی از استان سیستان و بلوچستان میگوید: با مدرک لیسانس کامپیوتر در هنرستان مشغول به تدریس هستم. با وجود قولهای دائم مسئولان برای بهبود وضعیت همچنان در بحث دریافت حقوق و شرایط کاری مشکلات بسیاری دارم. هنوز دو ماه از حقوق پارسال را دریافت نکردهام و در حالیکه ساعت کار معلمان در دوره متوسطه 24 ساعت است اما برای ما 36 ساعت کار درهفته تعریف کردهاند و میگویند اگر 36 ساعت کار نکنید حقوق پایه را دریافت نخواهید کرد. سال گذشته در هفته 39 ساعت کار میکردم اما فقط سه ساعت آن را اضافه کار محسوب کردند.
او ادامه داد: سال گذشته برای 6 ماه نخست به ازای 39 ساعت کار یک میلیون و 175 هزار تومان حقوق دریافت کردم اما امسال هم هنوز هیچ حقوقی نگرفتهام شما تصور کنید من مجرد هستم و شرایط زندگیام آسانتر نسبت به بقیه است اما سایر همکارانم زن و بچه دارند و چون حقوق با تاخیر بسیار پرداخت میشود به شغلهای دیگر هم میپردازند مثلا یکی از همکارانم بعد از تعطیلی مدرسه مشغول کار "بنایی" میشود. یکی از همکاران خانم هم که فرزندش به دنیا آمد، موسس به او گفت برای شما موضوعی به اسم مرخصی زایمان تعریف نشده است و من به تو یک هفته مرخصی میدهم و باید بعد از آن سر کار بیایی.
فقط باز بودن مدارس مهم است
معلم دیگری با لیسانس آموزش ابتدایی که در طرح "خرید خدمات" در یک مدرسه روستایی کار میکند، میگوید: 55 دانشآموز در مدرسه داریم و دو معلم هستیم با کلاس چند پایه که هر دو جزو نیروهای "خرید خدمات " هستیم. 4 سال در این طرح مشغول به معلمی هستم و برای رسیدن به مدرسه 120 کیلومتر را طی میکنم برخی معلمها هم برای اینکه با حقوق حداقلی که آنهم پرداخت نمیشود، کرایه مسیر ندهند سرجاده میایستند تا با وانت بار یا نیسان به مدرسه بیایند. برای اینکه مسیر مدرسه تا خانه دور است، شبها در دفتر مدرسه میخوابم و آخر هفته به خانهام میروم.
او درباره وضعیت حقوقیاش بیان میکند: سال تحصیلی گذشته در مجموع برای 8 ماه کار 5 میلیون و 800 هزار تومان حقوق گرفتم و امسال هم نه قرارداد دارم و نه تا به امروز حقوقی دریافت کردهام. چون حقوق با تاخیر بسیار پرداخت میشود برای اداره زندگی مجبور به قرض گرفتن هستم و بارها دوستان و بستگان گفتهاند تو چطور معلم هستی که هر روز هفته سرکار میروی اما پول نداری!. به نظر میرسد آموزشوپرورش در این طرح تنها هدفش باز نگه داشتن مدارس است و اصلا به وضعیت معلم توجهی ندارد.
معلمی از استان اصفهان که در دوره ابتدایی درس میدهد، این پرسش را مطرح میکند که چرا مدرسه دولتی باید در این طرح به موسس بخش خصوصی واگذار شود؟ و موسس با صراحت کامل بگوید هر وقت دولت به ما پول داد ما هم حقوق شما را میدهیم. سال گذشته حقوقم مطابق با قانون وزارت کار بود اما سه ماه پرداخت شد و 6 ماه حقوق نگرفتم. امسال هم هنوز هیچ حقوقی دریافت نکردهام.
معلمی از شهرستانهای استان تهران با تحصیلات لیسانس روانشناسی هم بیان میکند: امسال سال اول است که وارد طرح شدهام و موسس فرد معتقدی است که برای ماه مهر و آبان مبلغی را به صورت علی الحساب به ما داده است - 720 هزار تومان مطابق با حقوق سال گذشته- چون هنوز بودجهای را از سوی آموزشوپرورش برای پرداخت حقوق معلمان دریافت نکرده است.
بیشتر معلمان طرح "خرید خدمات آموزشی" در شرایط مشابهی هستند و با تاخیرهای طولانی مدت حقوق خود را دریافت میکنند این افراد که از میان نیروهای تحصیلکرده و بومی هر استان هستند به دلیل اوضاع نامناسب بازار کار وارد این طرح شدهاند اما تاخیرهای طولانی مدت در پرداخت حقوق آنها را با مشکلات بسیاری مواجه نموده است.
اگر چه مسئولان سازمان مدارس غیردولتی بارها در سخنان خود این طرح را موجب ایجاد اشتغال برای جوانان دانستهاند اما به نظر میرسد، طراحان این طرح به خوبی از اوضاع نابسامان وضعیت اشتغال در جامعه بهره بردهاند و با حداقل حقوق، جوانان تحصیلکرده را برای خالی نماندن کلاسهای درس از حضور معلم به کار گرفتهاند.
مجتبی زینیوند رئیس سازمان مدارس غیردولتی، سال گذشته در پاسخ به پیگیری ما برای حل مشکلات معلمان "خرید خدمات آموزشی" گفته بود که در بودجه سال 97، 300 میلیارد تومان اعتبار برای این طرح در نظر گرفته میشود که با اختصاص آن مشکل تاخیر در پرداخت حقوقها حل خواهد شد اما سال 97 هم رو به پایان است و وضعیت پرداخت حقوق این معلمان تغییری ننموده است.
البته او تاکید نموده است: اگر هزینهها پرداخت نشود موسسینی باید بیایند که امکان پرداخت حقوق داشته باشند. همچنین علی اللهیار ترکمن معاون توسعه مدیریت و پشتیبانی وزارت آموزشوپرورش درباره تاخیر در پرداخت حقوق معلمان "خرید خدمات" گفت: یک ردیف اعتباری 300 میلیارد تومانی برای طرح "خرید خدمات" دریافت کردیم اما چون معوقات سال 96 را داریم نتوانستیم در پرداخت آن بهروز شویم.
به نظر میرسد، طرح "خرید خدمات آموزشی" روی کاغذ طرح خوبی است و میتواند مانع اتلاف منابع در آموزشوپرورش شود اما هماکنون اجرای آن با مشکلاتی مواجه شده است که برای رسیدن به اهداف طرح باید آنها را رفع کرد. از سوی دیگر باید به این سوال هم پاسخ روشنی داده شود که آیا اتلاف منابع در مدرسه و توسط معلم و دانشآموز انجام میشود یا در ستاد و ادارات آموزشوپرورش؟
پایان/