تصميم درباره کانال توزيع و فروش کالا، از جمله مهمترين تصميماتي است که فرا روي مديران قرار دارد. تصميم درباره توزيع کالا بر ساير تصميمات بازاريابي تاثير مستقيم مي گذارد. نبض يک شرکت در دست شبکه توزيع و فروش آن است، اما با همه اين شرايط اغلب شرکتها به کانالهاي توزيع کالاهاي خود توجه کافي ندارند و اين امر گاه عواقب زيانباري براي آنان به دنبال دارد و در مقابل، بسياري از شرکتهاي با استفاده از سيستم هاي توزيع خلاق، به مزيت رقابتي دست يافته اند. اين نوشتار سعي دارد كه براساس تجربيات نويسنده، انواع كانالهاي توزيع در ايران و مزايا و معايب هريك را بيان كند.
توزيع کالا از طريق شبکه هاي توزيع عمده فروشي
محاسن:
1. هزينه هاي توزيع در اين روش پايين تر است و قيمت تمام شده کالا را کاهش داده و يا حاشيه سود خرده فروش را افزايش ميدهد.
2. تعداد زيادي از شرکتها و مراکز پخش کوچک از طريق شبکه هاي توزيع عمده فروشي تامين مي شوند.
معايب:
1. به دليل شيوه هاي خاص نقد و نسيه در بازار، کالاها معمولاً بسيار پايين تر از قيمت واقعي خود به فروش مي روند و استراتژيهاي قيمت گذاري کالا را در کل بازار تحت الشعاع قرار مي دهند و به اصطلاح، کالا ذليل مي شود.
2. شرکتها هيچ کنترلي بر شيوه هاي توزيع بازار ندارند.
3. ريسک باز پرداخت وجه کالاي فروخته شده افزايش مي يابد.
4. شبکه توزيع شرکت به صورت شبه انحصاري در اختيار بنکداران قرار مي گيرد که در بلند مدت براي شرکت خطرناک است و شرکت عملاً از مکانيسم توزيع کالا هيچ اطلاعي ندارد.
5. شبکه توزيع عمده فروشي هيچ فشاري براي فروش کالاهاي شرکت به خود وارد نمي سازد و در صورت ضعيف بودن کالا به هر دليل، کالا را پس مي زند.