عنوان:
فرمت فایل: word
تعداد صفحات: 70
تغيير سازماني طرحريزي شده، كوشش آگاهانه براي بهبود كار كل سازمان با يكي از قسمتهاي عمده آن براي بالا بردن اثربخشي آن است اشخاصي كه سعي ميكنند اين تغيير را بوجود آورند، مشاوران و سازماني را كه بايد تغيير يابد در سيستم مشتري مينامند. تلاشهاي طرحريزي شده، ميتواند معطوف به فرد، گروه يا رفتار سازماني باشد. (دعائي، ص 190، 1384)
اثربخشي فردي در فرايند تغيير:
يك سازمان از اعضاي منحصر به فرد تشكيل شده و هر عضو ارزشها، عقايد و انگيزههاي خود را دارد، شيوه رهبري مديريت عالي، هنجارها، ارزشها و عقايد اعضاي سازمان فرهنگ سازماني را تشكيل ميدهد اثربخشي و اجراي هر چه بهتر فرايند تحول سازماني را ميتوان با ايجاد فرهنگي افزايش داد كه، در نيل به اهداف سازماني كمك ميكند و در عين حال نيازهاي افراد را برآورده ميكند.
تلاشهاي سازمان در راستاي ايجاد تحولات كه بر اثربخشي افراد تأكيد دارد طيف وسيعي از برنامههاي آموزش غير تخصصي تا برنامههاي تربيت مدير اجرايي پرقدرت را در بر ميگيرد. اين برنامهها شامل فعاليتهايي است كه براي بهبود مهارتها، تواناييها و يا سطوح انگيزشي اعضاي سازمان طرحريزي ميشود. بهبود مهارتهاي فني و يا قابليتهاي بين فردي جزو اهداف هستند اساس چنين كوششهايي در اين است كه كاركنان با مهارتها و تواناييهاي بالاتر و با انگيزهتر بهتر ميتوانند سازمان را در رسيدن به اهداف توسعه ياري رسانند. تام پيترز معتقد است «هر كسي را در هر چيزي دخالت بدهيد، اگر افراد واقعاً دخالت داده شوند هر كاري ميتوانند انجام دهند.»
اثربخشي گروهي در فرايند تغيير:
برنامهريزيهاي ايجاد تحول و زمينهسازي براي انجام آن ممكن است بر واحد بنياني سازمان، تيم يا گروه كاري، به عنوان وسيلهاي براي بهبود اثربخشي سازمان تأكيد كند. امروزه ما در ميانه تغييرات انقلابي در نحوه مديريت افراد در سازمانهاي صنعتي هستيم. سازمانهايي، مثل فورد، بوئينگ و غيره در حال حركت به طرف چيزي هستند كه به آن مشاركت بالا يا «خود مديريت[1]» ميگويند.(Cholese, p.34,1986)، پيش زمينه اين رويكرد نوظهور اين است كه سازمانها اگر ميخواهند در بازاري متلاطم از مزيت رقابتي پايداري برخوردار باشند، بايد بر تعهد كاركنان خود اتكا كنند و بر بهبود فرايندهاي حل مسئله و در عين حال بر رفع تضادها و مسائلي كه مانع از بهبود اثربخشي و بهرهوري و توسعه شكرت ميشود، بسيار تأكيد كنند.
اين فعاليتها براي بهبود عمليات تيمهاي كاري طراحي شده و ممكن است بر فعاليتهاي وظيفهاي تأكيد كنند. يعني كاري كه گروه ميكند يا با فرايند گروهي سروكار داشته باشند، مثل اين كه گروه چگونه كار ميكند و كيفيت روابط بين اعضاي گروه چطور است. فرض اين است كه گروههاي كاري واحدهاي اوليه سازماناند و گروههاي اثربخشتر در سازمان به سازمان بهتر منجر ميشوند. گروههاي اثربخش تر سبب افزايش انگيزه كاري و بهبود عملكرد و كاشه غيبت از كار و تر خدمت كاركنانم ميشود همه اين خصوصيات مثبت گروهي ميتواند با تأثيرگذاري بر افراد آنها را براي رويارويي با تغييرات جديد آماده ساخته و زمينه پذيرش تغيير را در افراد افزايش دهد.
[1] SELF management
فهرست مطالب
فرايند تغيير و عوامل تأثيرگذار بر آن
اثربخشي فردي در فرايند تغيير
اثربخشي گروهي در فرايند تغيير
اثربخشي سازماني در فرايند تغيير
نقش برتر انسان در تغيير سازماني
مدلهاي تغيير سازماني/چهارچوب نظري
مدل تغيير رابينز
مدل شماره 2-2: مدل تغيير رابينز
مدل 6 بخشي ويزبورد
مدل S7
مدل فرايندي
چهارچوب نظري
الگوي اساسي فرايند تغيير
مرحله اول – خروج از انجماد
گامهاي اساسي در خروج از انجماد
خروج از انجماد و تحللي ميدان نيرو
مرحله دوم – حركت و تغيير
مرحله سوم – انجماد مجدد
نيروها و محركههاي تغيير / منابع مقاومت و عدم پذيرش تغيير
نيروها يا محركههاي تغيير
انواع نيروهاي تغيير
تحليل ميدان نيرو
مقاومت در برابر تغيير
علل و منابع مقاومت در برابر تغيير و عدم پذيرش تغيير آن از سوي كاركنان
الف) منابع مقاومت فردي:
ب) منابع مقاومت سازماني:
غلبه بر مقاومت در برابر تغيير و استراتژيهاي آن:
1. آموزش و ارتباطات:
2-1. آموزش به عنوان يك ارزش
3-1. آموزش ويژه
آموزش حساسيتها
2. مشاركت دادن و درگير نمودن:
مفاهيم و تعاريف تعهد سازماني
مدل پيشنهادي اثر نوع حرفه روي پيش شرطهاي تعهد سازماني
مهارت (تخصص شغلي)
2. مذاكره و توافق
گروهها در سازمان
4. آلت دست قرار دادن و به كار گرفتن
5. سركوب آشكار و پنهان
منابع
مدیریت