چكیده :
این تحقیق پیرامون چگونگی استفاده از متود عطف بماسبق ، بحث هایی را عنوان نموده است اینكه آیا این متود بكارگرفته می شود یا خیر و به موضوع تغییر اجباری حسابداری نیز پرداخته است و تأثیر آن را روی شیوه های اندازه گیری و تشخیص مورد بحث و بررسی قرار داده است موضوع دیگر یاد شده این است كه آیا گزارش انگیزه ها و محدودیت ها توام با بزرگی ضررهای ناشی از نقصان سرقفلی انتقالی هستند كه به وسیلة شركت های كانادایی اجرا كنندة بخش 3062 روی سرقفلی خریداری شده گزارش شدند .
حسابداری برای تغییرات حسابداری
تغییرات حسابداری میتوانند بااستفاده از یا اثر انباشتی ، متود عطف بماسبق و یا متود فرانگری گزارش شوند نظریة APB شمارة20 در سال 1971 صادر شد تغییرات حسابداری حاكی از آن است كه اثر تغییر ارادی در اصل حسابداری بااستفاده از متود اثر انباشتی گزارش می شود (AICPA 1971)
روند حسابداری برای تغییرات حسابداری اجباری درهر اعلامیة جدیداً صادر شدهای طراحی شد همراه با متود اثر انباشتی كه در طول دهة90 ، به طور چشمگیری عمومی شد مادامیكه FASB قادر بود متودی انتخاب كند كه هزینه های اجرای استانداردهای جدید را به حداقل برساند، اغلب به خاطر بالارفتن هزینه های ایجاد شده توسط كاربران مورد انتقاد قرار می گرفت كاربارنی كه با گزارش های مایل مطابقت نیافته سروكار داشتند.
SFAS154 – تغییرات حسابداری و اصلاحات خطا –APB شماره 20 درماه 2005 جایگزین شد. 154 SFAS به صورت بخشی از پروژه تقارب (همگرایی) كوتاه مدت FASB توسط هیئت استانداردهای حسابداری بین المللی (IASB) صادر شده الزاماً بیان میكند كه اثر تغییرات ارادی و اجباری حسابداری با استفاده از متود عطف بماسبق گزارش شد. انتظار می رود كه 154 SFAS گزارش مالی را با بالا بردن ثبات اطلاعات مالی بین دوره ها تقویت میكند، بنابراین هزینه ای مطرح شده برای كاربرانی كاهش می یابد كه دیگر با تغییرات به شیوه ای كه شركت ها، تغییرات حسابداری را اجرا می كنند، سروكار ندارند (2005FASB). با این حال اگر یك استاندارد جدید به طور گسترده ای به فرضیات صلاحدیدی متكی باشد، متود عطف به ماسبق ممكن است، فرصت طلبی مدیریتی را تشویق كند چون تنظیم انباشتی، متسقیماً از طریق بازكردن عایدی ای محفوظ جریان می یابد، بنابراین موقعیت های گزارش دهنده مدیران تحت پوشش قرار می گیرد. یك چنین استانداردی، بخش 3062/142 SFAS در رابطه سرقفلی خریداری شده است.
حسابداری برای سرقفلی
بخش 3062/142 SFAS بیان می كند كه شركت ها (a) باید كاهش سرقفلی را حذف كنند و (b) یك تست دو مرحله ای نقصان روی سرقفلی هر سال در یك تاریخ انجام دهند. شركت ها باید ابتدا ارزش متعارف هر واحد گزارشی را با ارزش دفتری اش مقایسه كنند. اگر ارزش دفتری مازاد وجود داشته باشد، ارزش متعارف سرقفلی یا كم كردن ارزش متعارف سرمایه های خالص به استثنای سرقفلی از ارزش متعارف واحد گزارشی، محاسبه میشود. ارزش متعارف سرقفلی تهیه شده واحد گزارشی نیز با ارزش دفتری اش مقایسه می شود و مازاد آن به صورت یك حساب حذف شده ثبت می شود. بخش 3062/142 SFAS برای سال های مالی بكار می رود كه در 1 ژانویه 2002 و یا پس از آن شروع می شوند. یك تست نقصان انتقالی باید قبل از پایان سه ماهه دوم سال پذیرش اجرا شود تا تغییر در سیاست حسابداری بكار رود. متود اثر انباشتی باید برای به حساب آوردن تعییری در ایالات متحده بكار رود در حالیكه در كانادا، استفاده از متود عطف بماسبق معرفی شده است. ضررهای نقصان سالانه برای درآمد حاصل از عملیات در هر دو كشور منظور می شوند.
روند نقصان، موقعیت یا گزینه تشخیص حذف حساب را با مجبور كردن شركت ها برای تست نقصان سرقفلی هر سال حذف می كند، در حالی كه آنها با صلاحدید قابل توجهی در رابطه با زمان بندی و اندازه گیری ضررهای نقصان هنوز برجای می مانند. اولین منبع صلاحدید مدیریت، اختصاص دادن تراز باز سرقفلی به واحدهای گزارش دهنده متفاوت است. دومین منبع صلاحدید مدیریتی، سنجش ارزش متعارف واحد گزارش دهنده و سرمایه ها و بدهكاری های قابل شناسایی اش است. صلاحدید شركت در رابطه با ضررهای انتقالی، به دو شیوه انجام میشوند: یا آنها، ضرر ناشی از نقصان انتقالی را زیاد ارزیابی می كنند و حذف حسابی بزرگتر از نقصان اقتصادی لازم ثبت می كنند، یا اینكه آنها كم ارزیابی كرده و یا نقصان لازم را تشخیص نمی دهند . مدیران ممكن است انگیزه هایی برای به حداكثر رساندن ضرر انتقالی داشته باشند چون آن روی صورتحساب درآمد تشخیص داده نمی شود، متناوباً، آنها ممكن است بخواهند تا تشخیص نقصان را تا دوره های بعدی به تاخیر بیاندازند چون اثر منفی ضرر انتقالی میتواند روی كیفیت ترازنامه و روی انتظارات جریان نقدی بعدی شركت كنندگان بازاری چشمگیر باشد. آنها (مدیران) همچنین می خواهند تا تشخیص نقصان را در صورتی به تأخیر بیاندازند كه معتقد باشند ارزش های متعارف افزایش می یابند.
ارتباط آن با تحقیق قبلی
این بررسی در رابطه با 3 زیرمجموعه از نوشتجات ویژه دترمینانت های گزینه های حسابداری است . اولاً بیشتر مقاله ها، تغییرات اجباری حسابداری دترمینانت های گزینه های حسابداری شركت را بررسی می كنند و موقعیتی مطرح است كه گزینه ای بین متودهای متناوب اجرا وجود دارد. Gujarathi و Hoskin (1992)، اولویت های مدیران را در رابطه با پذیرش96 SFAS تحقیق كردند در اینجا مثل Balsam و
حسابداری