لباس همان سطح هر چيزي است و در لايه هاي اوليه، هر فاعل شناسان با آن درگير ميشود در مفهوم عربي معناي ستر كردن، پوشاندن، مخفي كردن، و حتي بدل كردن را يادآوري مي شود و پوشاننده شده را آن طور به نمايش مي گذارد كه اقتضاي ظاهري اش باشد.
اين امر كه بشر، براينشان دادن خود را از قديم الايام مانند حيوانات (كه در زمان هاي خاص مثل جفت گيري يا نزاع تغيير ظاهر مي دهند) مبدل شده، با هنر نقش اندازي اولين قدم د ر راه مفاهيم جديد پوشش را برداشته است، ما را به اين گفته ويل دورانت كه «هنر در ميان قبايل وحشي از نقش تزئيني و لباس پوستي و خال كوبي برخاسته» راهنما ميشود. بشر نخستين، در مراسم خاص، بدن خود را با رنگ ها يا نقوشي زينت مي داده تا در «جلب نظر» يا «جعل نظر» خود را نوع خاصي نشان دهد. به مرور استفاده از رنگ به دليل عدم ثبات از ميان رفت و خال كوبي (Taboo) با هزار نيش سوزن جايگزين آن شد، سير آرايش بدن پس از استفاده از پوست حيوانات كم كم به دوران جديدتري رسيد و بشر با دستيابي به تكنولوژي نساجي الياف را به صورت پارچه توليد كرد و مفاهيم پوشش را تحت تاثير قرار داد