روانشناسی و علوم تربیتی
علاوه بر تشخیص اندک اختلال بدشکلی بدن، این اختلال به راحتی میتواند به عنوان یک اختلال روانی دیگر به اشتباه تشخیص داده شود.در دو مطالعه ای که از بیماران سرپائی روانپزشکی صورت گرفته است ذکر شده هیچ کدام از بیمارانی که اختلال بد شکلی بدن داشتند علائم اختلال بد شکلی بدن آن ها مورد توجه قرار نگرفته و تشخیص داده نشده است(فیلیپس، 2009). این اتفاق به این علت است که اختلال بدشکلی بدن میتواند علائمی شبیه اختلال روانی دیگر تولید کند. و از طرفی یک شخص میتواند علاوه بر اختلال بدشکلی بدن، اختلالات دیگری نیز داشته باشد. در حقیقت، افراد مبتلا به اختلال بدشکلی بدن علاوه بر داشتن اختلال بدشکلی بدن، اغلب افسردگی، فوبی اجتماعی، یا اختلال وسواس فکری- عملی نیز دارند. اگر فردی علاوه بر این اختلال، اختلال روانی دیگری نیز داشته باشد باید تشخیص و مورد درمان قرار گیرد (فیلیپس، ۲۰۰۹).
اشتغال ذهنی با بدشکلی بدن باید ابتدا از نگرانی معمولی درباره زیبایی و قیافه تشخیص داده شود توجه به ظاهر و زیبایی، جهانی و اجتماعی است. ویژگی تفکیک کننده این است که در اختلال بدشکلی بدن شخص ناراحتی هیجانی قابل ملاحظه و اختلال در عملکرد در نتیجه این نگرانی پیدا میکند. در اختلال بدشکلی بدن، لازم است که اشتغال ذهنی موجب ناراحتی شدید و اختلال در کارکردهای اجتماعی، شغلی یا دیگر جنبههای زندگی شود. افزون بر آن، در این اختلال نگرانی، خیالی یا درباره بدشکلی، اغراق آمیز است (پینکاس و همکاران، ۱۹۹۶). نکته جالب توجه این است که افراد مبتلا، اغلب علائم خودشان را از نگرانی طبیعی مربوط به ظاهر تشخیص میدهند، که به عنوان یک معیار مشابه با اشتغال ذهنی، پریشانی، و آسیب در عملکرد استفاده میشود. اما بعضی اوقات، در افراد مبتلا با شدت متوسط به سختی میتوان مشخص کرد که به کدام قسمت بدن نگرانی طبیعی و به کدام قسمت بدن نگرانی در حد بیماری دارند. دلایل خوبی وجود دارد که روش فکر کردن افراد مبتلا از افرادی که نگرانی طبیعی در مورد ظاهرشان دارند، متفاوت است.
احتمالا، افراد مبتلا به اختلال بدشکلی بدن پردازش اطلاعات دیداری متفاوتی را از افراد بدون این بیماری تجربه میکنند. مخصوصا آنهایی که به طور افراطی به چهره متمرکز میشوند و جزئیات آن را کند و کاو میکنند. آنها همچنین احتمالا حالت بیانگر چهره خود را بد تفسیر کنند. حتی ممکن است تفاوتهای ظریفی در ساختار مغزیشان با دیگران داشته باشند. افراد مبتلا معمولا از پوست، مو، یا چهره خود متنفر هستند، در صورتی که افراد در جامعه عادی اغلب از وزن یا جنبههای مرتبط با وزن مانند، اندازه شکم، کفل یا رانها ناراحت هستند.
همچنین علائم آنها غالبا با دارو درمانی مناسب از بین میرود. ما نباید انتظار داشته باشیم که نگرانیهای طبیعی مربوط به ظاهر با دارو درمانی بهبود یابد (فیلیپس، ۲۰۰۹). تمیز بین اختلال بدشکلی بدن و نگرانی طبیعی مربوط به ظاهر ممکن است تا حدی تیره و نامشخص باشد. در کل، تمیز بین اختلال بدشکلی بدن متوسط یا شدید از نگرانی مربوط به ظاهر خیلی سخت است. البته نگرانی اگر شدید باشد و موجب اشتغال ذهنی و آسیب به کارکردهای اجتماعی، شغلی و جنبههای دیگر زندگی شود، بعنوان اختلال تشخیص داده میشود (فیلیپس، ۱۹۹۶). و کسی که تشخیص اختلال بدشکلی بدن داده میشود باید حداقل یک ساعت در روز نگرانی در مورد ظاهر خود داشته باشد و کسی که کمتر از این زمان، نگرانی داشته باشد باید در تشخیص اختلال بدشکلی بدن احتیاط لازم را داشت، چون اشتغال ذهنی آنها به اندازه کافی افراطی نیست که حکم یک تشخیص روانپزشکی داده شود.ویژگی تفکیک کننده این است که در اختلال بد شکلی بدن شخص ناراحتی هیجانی قابل ملاحظه و اختلال در عملکرد در نتیجه این نگرانی پیدا می کند.
فهرست مطالب
2 1 توصیف و ماهیت اختلال بدشکلی بدن
2 1 1 تاریخچه
2 1 2 تعریف و ملاکهای تشخیصی اختلال بدشکلی بدن
2 1 3 شیوع اختلال بدشکلی بدن
2 1 4 اختلالات همایند با اختلال بدشکلی بدن
2 1 5 رابطه اختلال اضطراب اجتماعی، افسردگی اساسی، وسواس فکری عملی
و اختلالات خوردن با اختلال بدشکلی بدن
2 1 6 تشخیص افتراقی اختلال بدشکلی بدن
2 1 7 اشکال بالینی اختلال بدشکلی بدن
2 1 8 تظاهرات بالینی اختلال بدشکلی بدن
2 1 9 دامنهای از پیامدهای اختلال بدشکلی بدن
2 1 10 جنسیت و اختلال بدشکلی بدن
2 1 11 اختلال بدشکلی بدن در سنین مختلف
2 1 12 رابطه تصویر بدنی با اختلال بدشکلی بدن
2 1 13 ارتباط جراحی ترمیمی با اختلال بدشکلی بدن
2 2 سبب شناسی
2 2 1 راه اندازها
2 2 2 عوامل خطرزای زیستی ژنتیکی
2 2 3 عوامل خطرزای روانشناختی
2 2 4 عوامل خطرزای فرهنگی اجتماعی
2 3 پیشینه پژوهش
منابع