خبرنگار اجتماعی ؛ محمود مهرمحمدی در نشست تلاشهای اصلاحگرانه پس از انقلاب اسلامی در آموزشوپرورش ایران که در پژوهشگاه مطالعات آموزش وپرورش برگزار شد، اظهار کرد: در وزارت آموزش و پرورش به تجربیات سایر کشورها در عرصه آموزشی چه نگاهی داریم؟ خصوصاً که با تکثر سازمانهای بینالمللی فعال در حوزه آموزشی مواجه هستیم که هدف آنها ارائه آمار تطبیقی است.
وی ادامه داد: به نظر بنده با تجربیات تربیتی سایر کشورها برخورد افراط و تفریطی نباید داشت و باید سیاستگذاران این تجربیات را محل اعتنا قرار دهند؛ موضع قطعیت در این باره معتقد است که برداشت تجربه از یک بافت قابل کاشت در بافت دیگر است البته این گذاره مردود است. موضع معقول میگوید باید استراتژی اهتمام، اعتنا و انطباق را در دستور کار قرار داد و بهرهبرداری هوشمندانه داشت.
عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس گفت: تجربیات نه محلی و غیرقابل استفاده و نه جهانی و قابل انطباق کامل هستند، هماکنون سیاست بالا به پایین در اجرای اصلاحات و به رسمیت نشناختن تنوع و تکثر در کف مدرسه را شاهد هستیم. تا کجا میخواهیم به سیاست از بالا به پایین در اصلاحات اکتفا کنیم؟ در آموزش وپرورش معتقدیم یک واحد اصلاح برگرفته از یک سند بالادستی برای تمام مدارس باید اجرا شود.
مسئولان آموزش و پرورش تحول را به گروگان گرفتهاند
وی بیان کرد: آیا رنگین کمانی از نوآوریهای آموزشی و خلاقیت را در مدارس قبول داریم؟ متولیان آموزشوپرورش با نام اجرای سند تحول بنیادین، تحول را به گروگان گرفتهاند و عملا خودشان به موانع تحول تبدیل شده اند و وقت آن رسیده در سطح مدارس انرژیهای پاک در مواجهه تکثرگرایانه به خلق خلاقیت بینجامد.
مهرمحمدی گفت: نگاه از نوع نصب به موضوع اصلاح نه نفوذ تدریجی و توام با انعطاف موضوعی است که نیاز به تأمل دارد و نگاه ما در آموزش و پرورش از نوع نصب است،شتابزدگی در اجرا و تخریب وجهه اصلاحات در برخی موارد سند تحول مانند ساختار باعث تداعی این گزاره شده است که اصلاح یعنی رنج بسیار و دستاورد ناچیز و چنان التهابی به دلیل تغییر ساختار در آموزش و پرورش ایجاد شد که تمام انرژی تحولی را در سیستم تلف کرد و با اجرای ساختار 6.3.3 گویی آموزش و پرورش فتح بزرگی را انجام داد که به پاس آن باید چند سالی را استراحت کند که در واقع هیچ اتفاقی رخ نداد چرا مدیران باید کشتی آموزش وپرورش را با استبداد رای به هر مسیری که می خواهند ببرند و به دیدگاه های کارشناسان توجه و حساسیت نداشته باشند.
وی متذکر شد: اصحاب آموزش و پرورش با نقد این رفتارها باید مدیر را وادار به پرداخت سرمایه اجتماعی کنند تا مدیران بعدی برای این قبیل تغییرات حداقل دو بار فکر کنند و نه فقط یک بار.
مهرمحمدی گفت: برخی گذارههای اساسی سند تحول بنیادین معطل مانده است، برنامه درسی را پدیده سه وجهی الزامی، اختیاری و نیمه تجویزی تعریفی کردهایم اما به آن عمل نمیکنیم و اگر به آن عمل شود مدرسه خودش برند آموزشی و تربیتی را ابداع میکند یا درباره زیر نظام اقتصاد و مالی آموزش و پرورش تغییر سیاست توزیع منابع دولتی به آموزش و پرورش از عرضه محوری به تقاضامحوری مدنظر است که به این هم عمل نمی گردد.
پایان/