خودکشی یکی از پدید ه های تأسف باری است که دارای ابعاد شناخته شده روانی، اجتماعی، فرهنگی، بیولوژیکی ، پیامدهای انسانی، اقتصادی و... می باشد. انتخاب این موضوع نه تنها به خاطر گستردگی و شیوع جهانی آن بلکه به علت وجود زمینه های مساعد کننده برای وقوع این پدیده واجد اهمیت است. هم چنین خودکشی یکی از علل دهگانه مرگ محسوب می شود. آمارهای پنجاه سال گذشته نشان دهندۀ افزایش 6 درصدی خودکشی در جهان بوده است. درهرسال حدود یک میلیون انسان خودکشی می کنند. میانگین آمار خودکشی در جهان 16 نفر به ازای هر 100000 نفر است یعنی به طور متوسط هر 40 ثانیه یک نفر خودکشی می کند. درواقع خودکشی دومین یا سومین علت مرگ و میر جوانان در بین سنین 15تا24 سال می باشد.
با توجه به آمار و ارقامی که بیان شد و با درنظر گرفتن این مسئله که فرد خودکش در میان افراد جامعه زندگی می کند، قطعاً اقدام او اثراتی را برروی خانواده و جامعه برجای خواهد گذاشت که به چند مورد از آن در زیر اشاره می شود:
1- درصورت موفق بودن خودکشی فقدان فرد، در خانواده مشکلات زیادی را به وجود خواهد آورد. خصوصاً اگر فرد خودکشی کننده یکی از والدین باشد.
2- خودکشی در بین افراد خانواده ممکن است حالت بدآموزی داشته باشد.
3- افرادی که خودکشی ناموفق داشته اند مجدداً و به کرات به این عمل دست می زنند.
4- فردی که اقدام به خودکشی می کند درصورت ناموفق بودن ممکن است رابطه اش با دیگر اعضای خانواده مختل گردد.
5- درصورت موفق نبودن عمل خودکشی، خانواده باید هزینه ای را صرف درمان کند.
6- و از آنجایی که میزان خودکشی در جهان روبه افزایش است و مرگ و میر ناشی از آن هزینه های انسانی و مادی فراوانی به همراه دارد، پژوهش در رابطه با این بحران را حائز اهمیت نموده است.
اهداف کلی:
1- بررسی تأثیر فرهنگ جوامع غربی و شرقی بر میزان خودکشی افراد این جوامع.
2- هدف از انجام تقیق برداشتن گامی در جهت شناخت ابعاد مختلف خودکشی و کاهش اینگونه مرگها می باشد.
3- پس از مشخص شدن علل خودکشی می توان از آن درجهت ارتقاء سطح فرهنگ جامعه در کاهش نرخ خودکشی استفاده کرد.