در مدلسازي شيئگراي نرم افزار با استفاده ازUML چهرههايي مختلف يك سيستم با استفاده از دياگرامهاي مختلف نمايش داده ميشوند. ساختار پايدار سيستم از طريق دياگرامهاي كلاس واكنش بين قطعات مختلف مدل از طريق دياگرامهاي كنش مثل دياگرامهاي توالي و دياگرانمهاي همكاري نمايش داده ميشود. بنابراين يك مدل كامل شامل چندين دياگرام از انواع مختلف ميباشد. بنابراين سازگاري بين دياگرامهاي مختلف از اهميت بسياري برخوردار است.
در اين مقاله آناليز سازگاري بين دياگرامهاي گلاس و توالي با استفاده از گرافهاي نوع ويژگي و تبديلات آنها شرح داده شده است. اگر بخواهيم به طور صريح بگوييم دياگرامهاي كلاس به گرافهاي نوع ويژگي كه به آنها گرافهاي كلاس ميگوييم تبديل ميگردند.همچنين چندتاييها به قيودي تبديل ميگردند كه به آنها قيود چندتايي ميگوييم. دياگرامهاي توالي توسط يك گرامر گرافگونه نمايش داده ميشوند كه به آنها گرامرهاي گرافگونه كنش ميگويم.
آناليز سازگاري شامل موارد “ وجودي” ، “ آشكاري” و “ چند تايي” ميگردد براي آناليز سازگاري از تكنيكهاي جبري موجود، براي گرامرهاي گرافگونه استفاده شده است.
1ـ مقدمه
براي ايجاد يك سيستم جديد واعمال تغييرات در يك سيستم موجود در ابتدا بايد كاركرد آن سيستم تعيين گردد. درحقيقت ساختار ايستا و پوياي سيستم بايد كاملاً مشخص و مدلسازي گردد. بنابراين واجب است، عناصري براي نمايش ساختار داخلي، رفتار سيستم و كنش بين قطعات مختلف آن در نظر گرفته شوند. در صورتي كه از يك متد شيئگرا استفاده كنيم، در آنصورت UML براي نمايش و مدلسازي سيستم و قطعات آن انتخاب مناسبي است. UML چند نوع مختلف دياگرام را كه هر كدام سيستم را از زاويهاي خاص نمايش ميدهند،. تعريف ميكند. هر دياگرام يا ساختار ايستاي سيستم، يا رفتار داخلي آن و يا كنش بين قطعات مختلف را نمايش ميدهد. بنابراين مدل كامل سيستم شامل چندين دياگرام از انواع مختلف ميباشد. علاوه براينكه دياگرامها از نظر املايي بايد درست باشد و همچنين هر يك به تنهاي سازگار باشند، دياگرامهايي كه از يك نوع نيستند، نيز بايد با هم سازگار باشند. براي آناليز سازگاري دياگرامهاي كلاس و توالي از گرافهاي نوع ويژگي و تبديلات آنها استفاده شده است.