اطلاعات همانند خوني است كه در كالبد سازمان جريان مييابد و به آن حيات ميبخشد، اطلاعات ميتواند فرايند تصميمگيري را در مورد ساختار، تكنولوژي و نوآوري تغذيه نمايد، و همچنين اطلاعات همانند يك رگ حياتي است كه سازمان را به عرضه كنندگان مواد اوليه و مشتريان متصل ميسازد، توسعه فنآوري اطلاعات مانند كامپيوترها و وسايل ارتباط الكترونيكي ماهيت بسياري از كارهاي دفتري را دگرگون كردهاند، شبكههاي كار در خانه و خودكار شدن، امكان محدود كردن بعضي بخشها و كاهش تعداد كاركنان سازمان را فراهم آوردهاند. از اين پديدهها (فنآوري اطلاعات) ممكن است چنين استنباط شود كه سازمانهاي بزرگ كوچكتر ميشوند و گرايش بسوي انواع انعطافپذيرتر و كوچكتر سازمان نيرومندتر ميشود.
فنآوري اطلاعات همچنين ميتواند منجر به تغييرات نسبتاً وسيعي در سطح بينالمللي باشد. زيرا اين فنآوريهاي اطلاعاتي و كامپيوترها ميتوانند تاثير شديدي بر عملكردهاي اقتصادي و اجتماعي و مناسبات جهاني داشته باشند. هم در پيشبينيهاي خوشبينانه از نظر ابعاد مثبت تاثيرات فنآوري اطلاعات بر شيوههاي زندگي و هم در بدبينيهاي موجود نسبت به تاثيرات مخرب آن عناصري از واقعيت نهفته است، به هر تقدير، بر بازار كار و شيوه زندگي تاثير خواهد نهاد. در حال حاضر فنآوري اطلاعات مهمترين مسالهاي نيست كه يك كشور بخصوص با آن روبرو باشد بلكه تجلي آن بعنوان سريعالتغيرترين عامل اقتصاد بسياري از كشورها، مسالهساز است. اين فنآوري به سرعت در حال بهسازي و ارتقاست و هزينهها با سرعت قابل توجه كاهش مييابند. دامنه كاربرد آن بسيار وسيع است و در غالب صنايع تاثيرات آن بر قيمت تمام شده محصول از نظر سهم هزينههاي مربوط به نيروي انساني از اهميت بسيار برخوردار است.
همچنين كاربرد اين فنآوريهاي اطلاعاتي در سازمانها در حكم يكي از منابع و دارائيهاي با ارزش سازماني است و انتخاب و تعيين استراتژي صحيح براي كاربرد آن ضروري است.