فرهنگ كلمه أي است گسترده كه معني مختلفي دارد در لغتنامه دهخدا اينچنين آمده است فرهنگ يعني تعليم و تربيت اما فرهنگ تعابير مختلف و گوناگوني دارد، آداب و رسوم، رفتار و كردار، تاريخ و تمدن و ….. حتي فرهنگ در فرهنگهاي (موقعيتها جغرافيايي) تعابير و تعريف خاص خود را دارد شايد بهترين تعريف براي فرهنگ عكس العمل مردم به يك فعل باشد. يا به تعبير ساده تر رفتار مردم در موضوع خاص.
وقتي يك فرد غير مسلمان وارد جامع مسلمان ميشود در واقع وارد يك فرهنگ گسترده شده است، و آن فرهنگ اسلامي است كه جهان اسلام را شامل مي شود، وقتي اين فرد وارد جامعهاي مانند خاور ميانه ميشود وارد يك فرهنگ خاور ميانهاي مسلمان شده كه با فرهنگ واقع او 2 فرهنگ اختلاف دارد. اگر اين فرد وارد كشور ايران شود. فرد مورد نظر ما وارد يك فرهنگ خاور ميانهاي، مسلمان، ايراني شده است، و اگر همين فرد در شركتي در جزيره قشم مشغول فعاليت شود. . وارد فرهنگ خاور ميانهاي، مسلمان، ايراني، هرمزگاني، قشمي، شركت … ، قسمت فروش شده است. پس اين فرد براي هماهنگي خود با فرهنگ جديد بايد پلهاي مختلفي را پيموده تا خود را با فرهنگ جديد سازگار كند.
طبيعي خواهد بود كه اين نردبان از پائين به بالا خواهد بود يعني به شكل مثلث خواهد بود و سازگار بودن با فرهنگ قسمت فروش مهمتر از ساير قسمتها خواهد بود. اما اين بدان معني نيست كه سازگاري با فرهنگهاي بالاتر كمرنگ شود.
همه اين فرهنگها كه بصورت فرهنگ و خرده فرهنگ در كتابها آمده بر كارائي مديران موثر بوده و كمتوجهي و بيتوجهي مديران به آنها باعث عدم موفقيت مديران در مديريت بوده و خواهد بود. تحقيق حاضر نگاهي است گذرا به تاثير خرده فرهنگهاي جزيره قشم بر كارائي مديران در اين جزيره.