هر نظام آموزشى و پرورشى بر اساس بينش و نگرش بنيانگذاران
آن، نسبت به حقيقت انسان و ابعاد وجودى وي، و نيز بر حسب هدف يا اهدافى كه از
تعليم و تربيت، در نظر ميگيرند و نيز بر
اساس اعتقادى كه به كيفيت رشد و حركت انسان بسوى هدف مطلوب دارند بنا ميشود. و در
واقع، اين بينشها و نگرشهاست كه مبانى تعليم و
تربيت هر نظامى را تشكيل ميدهد هرچند آگاهانه مورد توجّه واقع نشود يا مورد
تصريح، قرار نگيرد.
طبعاً نظام آموزش و پرورش اسلامى هم مبتنى بر يك سلسله
مبانى خاصّى است كه از بينش اسلام دربارهى
موضوعات ياد شده، نشأت ميگيرد. از اينروي، لازم است قبل از تبيين نظام
آموزش و پرورش اسلامي، اين مباني، مورد توجّه واقع شود و سپس بر اساس آنها اصول
عملى تعليم و تربيت، مبيّن گردد.
بر اساس بينش اسلام، نسبت به حقيقت انسان و ابعاد وجودى و
هدف آفرينش و كمال نهائى و كيفيت حركت وى بسوى آن، ميتوان اين نكات دوازدهگانه را
بعنوان مبانى تعليم و تربيت اسلامى در نظر گرفت. البتّه هدف از تعليم و تربيت
اسلامى جز فراهم كردن زمينهى تكامل هر چه
بيشتر انسانها نخواهد بود و هدفهاى كاربردى نيز همگى در اين راستا قرار ميگيرند.