چكيده :
اين مقاله پيرامون چگونگي استفاده از متود عطف بماسبق ، بحث هايي را عنوان نموده است اينكه آيا اين متود بكارگرفته مي شود يا خير و به موضوع تغيير اجباري حسابداري نيز پرداخته است و تأثير آن را روي شيوه هاي اندازه گيري و تشخيص مورد بحث و بررسي قرار داده است موضوع ديگر ياد شده اين است كه آيا گزارش انگيزه ها و محدوديت ها توام با بزرگي ضررهاي ناشي از نقصان سرقفلي انتقالي هستند كه به وسيلة شركت هاي كانادايي اجرا كنندة بخش 3062 روي سرقفلي خريداري شده گزارش شدند .
نتايج مان نشان مي دهد شركت ها براي ضررهاي ناشي از كاهش سرقفلي انتقالي هم زيادتر ارزيابي مي كنند و هم كمتر . ما همچنين نشان مي دهيم كه هيئت هاي بازرسي مستقل و مجزا از لحاظ مالي ، براي فرصت طلبي مديريت ممنوعيت هايي قائل ميشوند.
كليد واژه ها :
حسابداري براي سرقفلي ، كاهش يا نقصان در سرقفلي ، هئيت بازرسي ، حاكميت شركت ، تغييرات اجباري حسابداري
در اين مقاله بررسي شده است كه آيا گزارش انگيزه ها و محدوديت ها روي موقعيت هاي پذيرش شركت ها تأثير مي گذارد و اگر تأثيري دارد اين تأثير چگونه است .
وقتي شركت ها بايد از متود عطف بماسبق استفاده كنند تا تغيير اجباري حسابداري را بحساب آورند ، موقعيت چگونه است .مهمتر آنكه به بررسي گزارش انگيزه ها و محدوديت هاي توام با بزرگي ضررهاي ناشي از نقصان سرقفلي انتقالي مي پردازيم كه به وسيلة شركت هاي كانادايي گزارش شده است .