بر اساس اطلاعات خبرنگار اقتصادی ، مهارت ، یک توانایی اکتسابی برای انجام یک کار خاص جهت رسیدن به یک نتیجه از پیش تعیین شده در زمان مشخص است. بعضی مهارتها عمومی هستند و در زندگی روزمره به کار میآیند مانند توانایی تصمیمگیری، حل مسأله، تفکر خلاق، رابطه مؤثر با دیگران، کنترل استرس و نظایر آن، اما برخی دیگر مربوط به یک شغل خاص میباشند.
مهارت زایی نقش مهمی در رونق اشتغال و کارآفرینی در توسعه پایدار دارد و امروز بخش عظیمی از فارغ التحصیلان به دلیل عدم مهارت بیکار هستند. این جریان را از نگاه دکتر پیمان صالحی، استاد پژوهشکده گیاهان و مواد اولیه دارویی دانشگاه شهید بهشتی دنبال می کنیم.
متن کامل مقاله آموزش های مهارتی، زیربنای رونق اشتغال و کارآفرینی در توسعه پایدار به شرح زیر است.
مهارت های تخصصی یا حرفهای، افراد را برای احراز شغل و کسب و کار آماده میکنند و یا کارآیی آنان را در انجام آنها افزایش میدهند.
در سیاستهای ابلاغی توسط مقام معظم رهبری بارها به مقوله آموزش های مهارتی اشاره شده است.
به عنوان مثال:
- توانمندسازی و ارتقاء بهرهوری نیروی کار با افزایش انگیزه، مهارت و خلاقیت و ایجاد تناسب بین مراکز آموزشی و پژوهشی با نیازهای بازار کار (سیاست های کلی تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی).
- سهم بری عادلانه عوامل در زنجیره تولید مصرف متناسب با نقش آنها در ایجاد ارزش، به ویژه افزایش سهم سرمایه انسانی از طریق ارتقاء آموزش، مهارت، خلاقیت، کارآفرینی و تجربه (سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی).
در نقشه جامع علمی کشور نیز در بخشهای گوناگون به آموزش مهارت اشاره شده است.
این مواد عبارتند از:
فصل اول – ارزشهای بنیادین، بند 1-3-2
تلفیق آموزش با تربیت، پژوهش و مهارت: از آنجا که علم و عمل توأمان، عامل پیشرفت همهجانبه و پایدار کشور است، باید الگوی تفکیکی حاکم بر نظام فعلی علم و فناوری به سرعت در جهت الگویی تلفیقی تحول یابد.
بدین منظور این تلفیق باید از آموزش ابتدایی آغاز و در تمام دورههای آموزشی ادامه یابد و در نتیجه الگوی آموزشی حافظه مدار فعلی جای خود را به الگوی مبتنی بر یادگیری دانش به همراه تربیت انسانها، پرورش مهارتها و پژوهش خواهد داد. در نظام آموزش عالی نیز رویکرد پژوهش محوری تقویت خواهد شد.
فصل دوم – وضع مطلوب علم و فناوری، بند 2-3-4
دستیابی به سطح دانش و مهارت نیروی کار کشور متناسب با استانداردهای جهانی و در راستای پاسخگویی به نیازهای جامعه و بازار کار داخلی و بین المللی
فصل سوم – راهبرد کلان 1 (راهبردهای ملی 8 و 9)
سازماندهی نظامهای حرفهای مبتنی بر دانش علمی و فنی برای اداره واحدهای اقتصادی – اجتماعی و نهادینه کردن فرهنگ مهارت گرایی، پژوهش محوری و کارآفرینی در نظام علم، فناوری و نوآوری؛
ایجاد هماهنگی در سیاستگذاری و برنامه ریزی در بین دوره آموزش رسمی عمومی، آموزش مهارتی و حرفهای و آموزش عالی به منظور تداوم فرایند فعالیتهای تعلیم و تربیت
راهبرد کلان 3 (راهبرد ملی 1 و 2 – اقدام ملی 3 و 8)
ترویج فرهنگ کسب و کار دانش بنیان و فرهنگ کارآفرینی و ارتقای توانایی علمی و فناوری و مهارتی افراد با تأکید بر نیازهای جامعه و ایجاد آمادگی جهت پذیرش مسئولیت شغلی؛
حمایت از توسعه آموزش مهارتهای پیشرفته با مشارکت بخش خصوصی، به منظور افزایش سهم کشور از بازارهای بینالمللی
راهبرد کلان 6 (اقدام ملی 38)
تقویت و حمایت از آموزشهای مهارتی از طریق تمرکز در سیاستگذاری و نظارت به همراه تقویت مشارکت بخشهای غیردولتی راهبرد کلان 7 (اقدام ملی 10)
توسعه و تقویت سازوکارهای بهرهگیری جامعه از توانایی و قابلیتهای صاحبان مهارت و خبرگان بدون مدرک
آموزشهای مهارتی به دو دسته اصلی تقسیم میشوند. دسته اول که به آنها آموزشهای رسمی اطلاق میشود و شامل آنهایی است که در نظام آموزش و پرورش یا آموزش عالی منجر به اخذ مدرک تحصیلی رسمی میگردد. اما دسته دوم یعنی آموزشهای غیررسمی به مواردی گفته میشود که منجر به اخذ گواهینامههای مهارت میشوند که دورههای کوتاه مدت ارائه شده توسط سازمان فنی و حرفهای و آموزشهای بدو و ضمن خدمت از این نوعند.
در شکل 1 سازمانهای فعال در ارتباط با آموزشهای مهارتی و فنی و حرفهای نشان داده شدهاند.
اگر بخواهیم مروری بر وضعیت آموزش های رسمی داشته باشیم باید آنها را در دو بخش بررسی کنیم.
اول، دورههای متوسطه آموزش و پرورش پیش از ورود به دانشگاه و دوم دورههای آموزش عالی مهارتی در دانشگاهها و مراکز آموزش عالی.
آموزشهای مهارتی در آموزش و پرورش به نام دورههای کاردانش و فنی و حرفهای شناخته میشوند.
تعداد هنرستان های کاردانش و فنی و حرفه ای در سالهای 1384 و 1393 در جدول 1 ارائه شده است.
تعداد دانش آموزان (هنرجویان) در سال 84 بالغ بر 805.942نفر بوده که این تعداد در سال 93 به 690.985 نفر کاهش یافته است.
همانگونه که در شکل 1 نشان داده شد، در حوزه آموزشهای عالی مهارتی، وزارتخانهها و سازمانهای مختلفی فعالیت میکنند اما بیشترین تعداد دانشجویان کاردانی به ترتیب در دانشگاههای علمی کاربردی، فنی و حرفهای، آزاد اسلامی و مؤسسات آموزش عالی غیردولتی – غیرانتفاعی مشغول به تحصیل هستند. در سال تحصیلی 94-93 تعداد 1.096.000دانشجوی کاردانی در کشور به تحصیل اشتغال داشتهاند که سهم این 4 گروه در جدول 2 نشان داده شده است.
جدول 2- تعداد دانشجویان کاردانی در سال تحصیلی 94-93
بدین ترتیب سهم هر دستگاه از تعداد دانشجویان کاردانی عبارتست از: دانشگاه جامع علمی کاربردی (43.98%)، دانشگاه آزاد اسلامی (30.08%)، دانشگاه فنی و حرفهای (%14.86) و مؤسسات آموزش عالی غیردولتی – غیرانتفاعی (%10.29).
اما دانشگاه جامع علمی کاربردی و دانشگاه فنی و حرفهای علاوه بر مقطع کاردانی در تربیت دانشجویان مهارتی در مقطع کارشناسی نیز فعال میباشند.
ساختار دانشگاه جامع علمی کاربردی بدین ترتیب است که علاوه بر سازمان مرکزی، دارای 31 واحد استانی میباشد. مراکز علمی کاربردی مجری دورههای مهارتی، وابسته به بخشهای دولتی و خصوصی یا نهادهای عمومی هستند. این دانشگاه تاکنون به حدود 1058 مرکز مجوز فعالیت داده که در حال حاضر حدود 900 مرکز فعال میباشند.
روند تعداد دانشجویان دانشگاه علمی کاربردی در سال 94 نسبت به سال قبل آن نزولی بوده بدین ترتیب که مجموعاً 279،328 دانشجو در مقطع کاردانی و 229،275 در مقطع کارشناسی به تحصیل مشغول بودهاند.
اما دانشگاه فنی و حرفهای بر اساس ماده 23 قانون پنجم توسعه جمهوری اسلامی ایران در سال 1390 از وزارت آموزش و پرورش منتزع و با این نام به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری ملحق گردید. پیش از این عناویت این دانشگاه در سیر تکاملی خود در دورههای مختلف عبارت بودند از:
انستیتوهای تکنولوژی، مجتمع آموزش فنی و حرفهای، آموزشکدههای فنی و حرفهای، مرکز هماهنگی آموزشهای فنی و حرفهای و تربیت معلم و مجتمع آموزش عالی پیامبر اعظم(ص).
در سال 1393 تعداد مراکز دانشگاه فنی و حرفهای به 173 مرکز (52 مرکز دخترانه و 121 مرکز پسرانه) رسیده است. این دانشگاه دارای 96 رشته در دوره کاردانی، 47 رشته در کارشناسی ناپیوسته و 7 رشته در کارشناسی پیوسته میباشد. تعداد کل دانشجویان این دانشگاه هم اکنون 184،471 نفر میباشد.
اما پس از ترسیم وضعیت آموزش های رسمی مهارتی لازم است به مهمترین نهاد متولی آموزش های غیررسمی در کشور یعنی سازمان آموزش فنی و حرفهای نیز اشارهای داشته باشیم.
این سازمان در سال 1359 تأسیس گردید و وظیفه آموزش های کوتاه مدت مهارتی و فنی و حرفهای را به عهده گرفت. در سال 1393 این سازمان دارای 673 مرکز آموزشی ثابت بوده است.
همچنین در همان سال 1163 کارگاه سیار شهری، 2248 کارگاه آموزش روستایی و عشایری، یک مرکز تربیت مربی (مستقر در کرج با 30 کارگاه)، 12،308 آموزشگاه آزاد فنی و حرفهای، 46 مرکز جوار دانشگاه، 154 مرکز جوار صنعت، 100 مرکز کارآموزی و توسعه مهارت در بنگاههای اقتصادی، 593 کارگاه آموزش به زندانیان، 522 کارگاه آموزش در پادگانها، 665 کارگاه آموزش به اقشار آسیب پذیر زیرنظر این سازمان فعالیت میکردند.
در یک دوره ده ساله میزان آموزش این سازمان در سال 1384 از 115 میلیون نفر ساعت به 148 میلیون نفر ساعت در سال 1393 رسیده است.
در مطالب پیش گفته وضعیت متولیان آموزشهای رسمی و غیررسمی مهارتی ترسیم گردید.
تحولات ساختاری نظام مهارت در جدول 3 خلاصه شده است.
در این بین باید به مصوبات جلسات 234 و 237 شورای عالی انقلاب فرهنگی در سال 1369 در ارتباط با تشکیل و آیین نامه شورای عالی آموزش های علمی کاربردی، همچنین به مصوبات جلسه 344 در سال 1373 و جلسه 369 در سال 1374 اشاره نمود.
ماده 21 قانون پنجم توسعه جمهوری اسلامی ایران نیز به طور مفصل تکالیفی برای دولت در جهت افزایش آموزش های مهارتی تعیین نموده است. از آخرین مصوبات در این حوزه میتوان به تصویب «نظام آموزش مهارت و فناوری» در سال 1390 و «نظام صلاحیت حرفهای» در سال 1391 توسط هیئت وزیران اشاره کرد.در اسفند 94 نیز طرح نظام جامع آموزش و تربیت فنی، حرفه ای و مهارتی در مجلس شورای اسلامی مورد تصویب قرار گرفت.
تمامی مطالبی که ارائه شد دال بر وجود بسیاری از زیرساخت ها و قوانین موردنیاز برای استقرار نظام آموزشهای مهارتی در کشور است. اما چرا موضوع آموزشهای مهارتی و فنی و حرفهای آنطور که باید و شاید در سلولهای جامعه ما رسوخ پیدا ننموده است؟
چرا در حوزه اشتغال و کارآفرینی، گذراندن دورههای مهارتی یک باید نیست؟ چرا بسیاری از جوانان ما به انگیزه اخذ مدرک و نه فراگیری مهارت وارد دورههای متوسطه و عالی مهارتی میشوند؟
در بسیاری از کشورهای پیشرفته، اکثر جوانان را افراد جویای کار بیش از اینکه به تحصیل در دانشگاه ها و اخذ مدارک رسمی دانشگاهی فکر کنند، به طی دورههای مهارتی و فنی و حرفهای مبادرت میورزند و همین مهارتها در حد تکنسینی برای ورود آنها به بازار کار کافیست. به علاوه بسیاری از افرادی که با مدارک دانشگاهی در جایگاه های شغلی مختلف قرار دارند، موظفند برای به روز رسانی دانش حرفهای خود و یا ارتقاء شغلی همه ساله به گذراندن دورههای مهارتی کوتاه مدت و میان مدت مبادرت کنند.
بدون شک آموزش های مهارتی حلقه مفقوده اشتغال و کارآفرینی در کشور ماست. به نظر نگارنده، راه حل اساسی برای ایجاد باور در مدیران دولتی و خصوصی در اهمیت آموزشهای مهارتی، استقرار نظام صلاحیت حرفهایست.
در کشور ما شرط لازم و کافی برای احراز یک شغل، داشتن مدرک تحصیلی یا دانشگاهی مرتبط است. اما در نظام صلاحیت حرفهای داشتن مدرک شرط لازم ولی برای احراز شغل کافی نیست. علت این است که اخذ مدارک تحصیلی دانشگاهی نشان دهنده اطلاعات کلی افراد در حوزههای مهندسی، علوم پایه، کشاورزی، علوم انسانی، پزشکی و غیره است.
ما برای یک شغل خاص، علاوه بر این، باید مهارت های ویژهای را نیز کسب نمود. بعضی از آنها در بدو کار مورد نیازند و برخی برای ارتقاء پس از اشتغال. تمامی این موارد در نظام صلاحیت حرفهای از کارگر ساده گرفته تا بالاترین پستهای اجرایی مملکتی پیش بینی شده است.
نگاهی به نظام طبقه بندی مشاغل در کشورهای پیشرفته نشان میدهد که در فهرست دانش و مهارت موردنیاز برای احراز بسیاری از شغلهای تخصصی، بیش از مدرک تحصیلی، مهارت عمومی و تخصصی موردنیاز است.
به نظر می رسد مراجع قانونگذار اعم از مجلس شورای اسلامی و شورای عالی انقلاب فرهنگی و همچنین قوه مجریه میبایست برای ارتقاء کیفیت و کارآئی نیروی انسانی شاغل در بخشهای دولتی و خصوصی و عمومی نگاهی ویژه به آموزشهای مهارتی داشته باشند، موضوعی که به اندازه کافی برای آن قانون، مصوبه، سازمان و نیرو داریم و تنها یک همگرایی و عزم ملی برای عملیاتی شدن آن موردنیاز است.
پایان/