يكي از مواردي كه بي شك در تعليم و تربيت مؤثر است رعايت ادب و شرايط خاصي است كه بر شاگرد و معلم مترتب است آموزش و نيز فراگيري علم در طول تاريخ جريان داشته و در اين مسير معلمي موفق بوده كه متصف به صفات و ويژگيهاي خاصي بوده است و نيز شاگردي بهتر از ديگران مطالب استاد خود را فرا گرفته كه آداب و شرايط شاگردي را بهتر درك نموده و آنرا رعايت كرده است.
بررسي متون گذشته و توجه به سيره بزرگان تعليم و تربيت به ما اين امكان را مي دهد تا ظرايف و نكات ارزنده و مفيد استاد و شاگردي را بشناسيم و در راه تعليم و تربيت بكار بنديم و آنچه از اين آداب در زمان حاضر قابل استفاده است نصب العين خود قرار دهيم.
يكي از مواردي كه در اين باره قابل بررسي و استفاده است متون عرفاني و آثار اهل عرفان و تصوف است كه بنده سعي كرده ام تا مطالبي را استخراج نمايم. آنچه پيش روست مطالبي است كه از برخي آثار مشايخ متصرفه از جمله مصباح الهدايه و مفتاح الكفايه – مرصاد العباد – اسرار التوحيد و كتاب نشان از بي نشانها جمع آوري شده به اميد اينكه انشاء الله مورد استفاده قرار گيرد.
در بيان ادب
ادب: نگاه داشتن و رعايت شرايط هر چيز، و در اصطلاح ملكه اي است در شخص كه او را از كارهاي زشت باز دارد. «ادبه» يعني او را مهذب و پاك و اخلاق او را مرضي كرد و به معناي آموختن علم ادب و عقوبت شخصي كه بدي كرده است،نيز هست. جمع آن آداب است و آداب بر علوم و معارف بطور كلي و بر علوم مستظرفه بطور خاص اطلاق مي گردد ادب كامل آن بود كه ظاهر و باطن او به محاسن اخلاق و اقوال و نيات آراسته بود. اخلاقش مطابق اقوال باشد و نياتش موافق اعمال. چنانكه نمايد باشد و چنانكه باشد نمايد.