سایت کاریابی جویا کار

برای عضویت در کانال فرهنگیان در تلگرام کلیک کنید

اقدام پژوهی چگونه توانستم علل مدرسه گریزی حسین را کاهش دهم

دسته بندي: مقالات / تحقیقات فرهنگیان / اقدام پژوهی
26 دی

چکیده:

دراین اقدام پژوهی که موضوع آن جلوگیری ازمدرسه گریزی حسین می باشد.هدف این بودکه دانش آموزمذکوررابه حضورمنظم درمدرسه وکاهش اضطراب( تعلق به خانواده) دراوسوق دهیم ؛برای این منظورازروش تحقیق اقدام پژوهی استفاده کردیم .من که معاون اجرایی مجتمع بودم باکمک مدیرومشاورمدرسه ومعاون آموزگار بادعوت ااولیای دانش آموزوچندین جلسه بحث وگفتگووارائه رهنمود(عدم ترک خانه درموقع برگشتن فرزندش ازمدرسه واستقبال ازاو)وازهمه مهم تردادن مسولیت وبزرگ ترجلوه دادن نقاط قوت دانش آموزتوانستیم رفتاردانش آموزرااصلاح کنیم.وبه این نتیجه رسیدیم که نیازبه تعلق به خانواده بایددرکودک تأمین شودتااو آرامش روانی داشته باشدوباخیال راحت درسرکلاس درس حاضرشود.

توصیف وضعیت موجودوبیان مساله:

اینجانب حسن تارایی دارای مدرک کارشناسی آموزش ابتدایی با24سال سابقه،درسال تحصیلی 92-93 در مدرسه امیرکبیر عباس اباد اسفراین مشغول به تدریس بودم . در این مدرسه 78 نفر مشغول به تحصیل بودند . در بین دانش اموزان مساله مدرسه گریزی یک دانش آموز به نام حسین وجود داشت . مساله : حال من به عنوان آموزگار مجتمع احساس مسوولیت می کردم که چگونه این دانش آموزرابه سرکلاس برگردانم؟ شواهد1: دانش آموزی به نام حسین ازابتدای سال گاهی به بهانه های مختلف ازرفتن به مدرسه سربازمی زد(سردرد،شکم درد)وازاواخرآبان ماه این بهانه هابیشترشد،به خصوص هنگامی که شیفت بعدازظهربودند؛رفتن به مدرسه به صورت کابوسی برای او واهل خانواده بودودرصورت رفتن هم ،کلاس رارهاکرده وبه خانه بر می گشت.من وخانواده او وهمه ی عوامل مدرسه درپی راهکاری بودیم که این مشکل حل شود. گردآوری اطلاعات ،تجزیه وتحلیل وارائه راهکارموقتی طی گزارش هایی که ازمدرسه امیرکبیر و توسط مدیر مدرسه ارسال می شدوبازدید هایی که خودمان(عوامل اجرایی مجتمع)ازمحل زندگی حسین انجام می دادیم وهمچنین روابط فامیلی که باراولیای دانش آموزداشتم،عدم حضورویافرارازمدرسه این دانش آموزمشهودبود. برای گردآوری اطلاعات طی چندین جلسه با مدیر مدرسه مربوطه که خودش معلم این دانش آموزهم بود،همچنین اولیای اوودرپی آن مطرح کردن موضوع درجلسه ی شورای معلمان ومصاحبه باخوددانش آموز به این نتیجه رسیدیم که : 1- برای تشویق اوبرای ماندن درمدرسه ،جوایزی درقبال پیشرفت تحصیلی( ولوبه مقدارکم )درحضوردانش آموزان به اوداده شود. 2- درزنگ های تفریح به اومسولیت( دربان)بدهیم تاخودش مانع رفتن سایردانش آموزان ازمدرسه شود. 3- درصورت لزوم ارجاع به مشاورمجتمع 4- صحبت باخوددانش آموزونصیحت او 5- ارتباط صمیمی ودوستانه معاون آموزگاروسایرمعلمان بااو 6- تعویض جای نشستن دانش آموز درنیمکت هابادانش اموزان دیگر اجرای راهکارها برای تشویق اوجوایز مختلفی که توسط مدرسه وحتی اولیاتهیه شده بودبه دانش آموزاهداشد.درزنگ های تفریح مسوولیت دربانی رابه اوسپردیم وهمچنین خودمن بااوصحبت کردم ؛بهانه های مختلفی می آورد،گاهی می گفت:« من ازمعلم خوشم نمی آید».«می خواهم جایم راعوض کنم».درعمل به هیچ کدام ازاین هاراضی نمی شدوازجواب دادن طفره می رفت.حتی تهدیدهم اثرنمی کرد.درکل اجرای این راهکارهافقط به این منجرشدکه دانش آموزهفته هایی که شیفت صبح بودتقریبا”تاآخرزنگ درمدرسه می ماندولی شیفت های بعدازظهراصلا”راضی نبودبه مدرسه بیاید.اولیلی اودلیل آن راخستگی اوعنوان می کردند.وهمچنین نمی تواندبه بازی هایش برسد. به آخرین راه حل فکرکردیم .ارجاع به مشاور.طی دوجلسه مشاوره بااین دانش آموزکه درمرکزمجتمع انجام شد.نتیجه ای قابل توجهی نگرفتیم.همه ی راهکارها راخوددانش آموزازقبل بلدبود.وهیچ کدام ازراه حل هااوراراضی نمی کرد.طی چندین جلسه دعوت اولیای دانش آموزبه مدرسه وهمچنین مراجعه به خانه آن ها(ازآن جایی که پسران دراین سن وابستگی عاطفی زیادی به مادردارند)متوجه وابستگی شدیداین دانش آموزبه مادرش شدیم که ماجراازاین قراربودکه شیفت های بعدازظهرکه دانش آموزبه مدرسه می آمدمادرهمراه 2دخترش که بزرگترازبرادرشان بودندبرای خریدبیرون می رفتندوموقع مراجعه بچه به خانه آن هادرخانه نبودند.ویاموقعی هم که درخانه بودند شب برای اوتعریف می کردندکه بعدازظهربه کجاهارفتیم وازاین موارد…….. .واولیااین مواردراازمامخفی می کردند.خوددانش آموزهم اعتراف به این موردنمی کرد.فرزندشان هم وقتی به مدرسه می آمد دراسترس این بودکه نکندمادروخواهرهایم به جایی بروندومن رانبرند. برای حل این مسأله، من که قبلا”رابطه دوستی خوبی بادانش آموزبرقرارکرده بودم علت راازطریق مصاحبه بادانش آموز وکمک معاون آموزگار(باتوجه به رفتارپراسترسی که درکلاس داشت) دریافتم0بادعوت ازمادردانش آموزبه مدرسه وقول گرفتن ازاودرحضورفرزندش که دیگربعدازظهرهابه جایی نرودحتی ایشان 2جلسه هم دردفترمدرسه نشست تاخیال فرزندش راحت شود.روزبعدمن که ضمانت قول مادرش رابرعهده داشتم، به جای اودردفترمنتظرماندم وزنگ های تفریح اوبه دفترسرمی زد تاببیندکه من هستیم یانه. باکمک مدیر ان جلسه به اومسوولیت دربانی دادیم ومن هم دردفترمدرسه بودم وقراربودکه به اوبه دفترسربزندکه یادش رفت وازروزبه بعدبودکه اودیگردرکلاس درس حاضر می شد.البته به اولیا به خصوص به مادرش توصیه کردیم که حتی الامکان بعدازظهرهاازمنزل خارج نشودویانیم ساعت مانده به وقت تعطیلی مدرسه درخانه حاضرباشدودرخانه حرف ازبرنامه های خریدودیدوبازدیدبعدازظهرنزنند(معمولا”خانم های خانه داربعدازظهرها برنامه ی خریدودیدوبازدیددارند). شواهد2 دانش آموز حسین درطول یک هفته بعدازاجرای راهکارهای پیشنهادی، حضوردرکلاسش منظم بود.به گفته پدرومادرش دیگرکمتربهانه می گرفت.حتی تنهایی ویابادوستانش به مدرسه می رفت . مدیر مدرسه هم ازرفتاروآرامش اودرکلاس ومدرسه رضایت داشت. ارزشیابی تأثیراقدام جدید وتعیین اعتبارآن آماده ساختن کودک برای زندگی درخارج ازمحیط خانوادگی،یکی ازبزرگترین وظایف اجتماعیِ پدرومادراست وکیفیت روابط خانوادگی،تأثیرعمیق وپایداری برتحول روانی کودکان برجامی گذارد.خانواده ای که ازتوان وامکانات لازم برخورداراست تاوظایف پدرومادریش رابه نحوی مطلوب وباموفقیت انجام دهد،درهریک ازاعضایش احساس ایمنی،وابستگی ورفاقت ایجادمی نماید؛همچنین احساس داشتن هدف ،جهت ،پیشرفت وارزش فردی رادرآنان به وجودمی آورد.این امربرای کودک ازاهمیت خاصی برخورداراست؛زیراخانواده بین او ودنیای گسترده،درحکم سپر،صافی وپل عمل می نماید.بنابراین،خانواده نقش منحصربه فردی درپی ریزی اساس سازگاری فردباجامعه ایفامی نماید.قابلیت های پیوستگی،همکاری،خلاقیت اززندگی خانوادگی نشأت می گیرد(پرینگل،1389). چنین کودکی درمحیط خانواده به صورتی تربیت شده است که بیش ازحد،خودرابه مادرش وابسته می داند،به نحوی که کوچکترین عملی رابرای رفع نیازهای خودبه مادرش می سپارد(گنج جو،1368). بخش بزرگی ازرفتاربچه ها ناشی ازمشکلات خانوادگی است.بامشاهده این رفتارها(بدون اجازه کلاس راترک کردن)بایدبه چاره جویی پرداخت.وقتی به اومسوولیت می دهیم آنقدردرنقش جدیدش گرفتار می گرددکه رفتارهای گذشته رادیگربه انجام نمی رساندوهمچنین بایدبه جای تخریب اعتمادبه نفس،نقاط قوت اورا بزرگ ترجلوه دادوباایجادنزدیکی وصمیمیت،کاری کنیم تااحساس امنیت وآرامش نماید(کریمی1387). درسلسله نیازهای مثلث مازلو(1970) بعدازنیازهای فیزیولوژیک وایمنی،به مرحله نیازبه محبت وتعلق داشتن می رسیم که این دانش آموز حسین احساس می کردکه موردمحبت واقع نشده ،تعلق به خانواده نداردوخانواده درگشت وگذارها،خریدهاومهمانی ها اورامشارکت نمی دهدکه باعث این مشکل (مدرسه گریزی)شده بود. پیشنهادات: پیشنهادمی گرددابعادمختلف مدرسه گریزی وترس ازمدرسه درنوجوانان به صورت تحقیق میدانی بررسی شودتاباارائه ی راهکارواقدامات پیشگیرانه مانع ازاین امربشویم. مدارس سعی کنندازطریق ارتباط بیشتربااولیامشکلات مربوط به اختلالات رفتاری دانش آموزان راحل کنند.

فهرست مطالب

چکیده: 4 کلیدواژه ها: 4 مقدمه: 5 توصیف وضعیت موجودوبیان مساله: 7 مساله : 7 شواهد1: 8 گردآوری اطلاعات ،تجزیه وتحلیل وارائه راهکارموقتی 8 اجرای راهکارها 9 شواهد2 10 ارزشیابی تأثیراقدام جدید وتعیین اعتبارآن 11 پیشنهادات: 12 نتیجه گیری وگزارش نهایی: 13 راهکارهایی برای حل مشکل مشابه درخانواده ها 14 فهرست منابع 15

قيمت فايل:10000 تومان
تعداد صفحات:15
خريد فايل word
دسته بندی ها
تبلیغات متنی