سایت کاریابی جویا کار

برای عضویت در کانال فرهنگیان در تلگرام کلیک کنید

اقدام پژوهی چگونه توانستم محیار را به حضورمنظم درمدرسه ترغیب نموده وکاهش اضطراب تعلق به خانواده را دراوسوق دهم؟

دسته بندي: مقالات / تحقیقات فرهنگیان / اقدام پژوهی
30 دی

چکیده:

اصطلاح « گريز از مدرسه » پس از اجباري شدن آموزش و پرورش در اواخر قرن نوزدهم متداول شد . درآن هنـگام ، اصطلاح مزبور احتمالا” تمـام اشكاال غيبت بدون اجازه از مـدرسه را شامل مي شـد ، و تنـها دراين اواخر بود كه كار بررسي غيبت ، در اشكال گوناگون و محتمـل آن بتدريج آغاز شد . اين امر بدان علت است كه غيبت از مدرسه نشانـهايي از يك اختـلال است ، كه نمـي توان آن را به صورتي كه ممكن است ترسهاي شبانه ، خيس كردن بستـر،ياهوس غذاي را درخانواده پنـهان نگه داشت،از انظار مخفي كرد.معلمان احساس مي كنند كه مدرسه گريزي يك كودك يا ترس او از مدرسه،بازتابي بر آنها دارد ومدد كاران اجتماعـي نيـز هنگامي كه نمي تواننـد كودك را بــر آن دارند كه به مدرسه باز گرد ،ممكن است احساس ناكامي كنند(طالعی،1387). دراین اقدام پژوهی که موضوع آن حضضور مرتب و کاهش اضطراب محیار می باشد.هدف این بودکه دانش آموزمذکوررابه حضورمنظم درمدرسه وکاهش اضطراب تعلق به خانواده را دراوسوق دهیم ؛برای این منظورازروش تحقیق اقدام پژوهی استفاده کردیم .من که معاون اجرایی مجتمع بودم باکمک مدیرومشاورمدرسه ومعاون آموزگار بادعوت ااولیای دانش آموزوچندین جلسه بحث وگفتگووارائه رهنمود(عدم ترک خانه درموقع برگشتن فرزندش ازمدرسه واستقبال ازاو)وازهمه مهم تردادن مسولیت وبزرگ ترجلوه دادن نقاط قوت دانش آموزتوانستیم رفتاردانش آموزرااصلاح کنیم.وبه این نتیجه رسیدیم که نیازبه تعلق به خانواده بایددرکودک تأمین شودتااو آرامش روانی داشته باشدوباخیال راحت درسرکلاس درس حاضرشود.

مقدمه:

اگر كـودك بدون اطلاع پدر يا مادر از مـدرسه غيبت كند ، اين را مي توان مدرسه گريزي ناميد.انسان از خود سؤال مي كند، كه اگر كودك به مدرسه نرود،چه بر سر او خواهد آمد؟ شغل آينـده اش چه خـواهد شد؟ مسؤول آمـوزشي چگونه مي تواند آنهايي را كه واقعا" مدرسه گريزند،وادار به حضور در مدرسه بكند؟ با آغاز سال تحصيلي كلاس اولي ها به مدرسه مي روند تا دنياي گسترده تري را تجربه كنند.دوستي هاي جديد،ارتباطات وسيع تر،آشنايي با معلمان،آشنايي با خطوط كجي كه به تدريج شكل حروف الفبا را به خود مي گيرد،توانايي خواندن و نوشتن و دنياي محدود كودك را گسترش مي دهد.بعضي ها گريان و بعضي ها خندان گام به مدرسه مي گذارند،شادي يا اضطراب و نگراني، دو حالت متضادي است كه مي توان در چهره ي اين نونهالان مشاهده نمود(همان منبع). اولين مسئله اي كه در فرستادن كودك به مدرسه حائز اهميت باشد،ميزان آمادگي وي براي پذيرش نقش ومسئوليت دانش آموزي است.آمادگي را مي توان با توجه به سن تحولي ورشد وي،ميزان انطباق جويي وي باشرايط اجتماعي شدن ودرك تضادها و توقعات آموزشي سنجيد نه به اتكاي نمره استاندارد شده يك آزمون خاص،از اين رو فرستادن كودك به كلاسهاي آمادگي تا حد زيادي تعيين كننده ي ميزان آمادگي كودك براي رفتن به كلاس اول است.هر چند برخي ويژگيها مانند اينكه:هنگام مدرسه رفتن گريه مي كنند،به موقع لباس نمي پوشند،صبحانه نمي خورند،تظاهر به درد شكم و معده مي كنند،وقت را تلف مي كنند و صراحتاً مي گويند:« من نمي خواهم به مدرسه بروم». در اكثر كودكان هفت ساله ديده مي شود،اما همين كه كودك به مدرسه رسيد،تمامي اين شكايت به پايان مي رسد و كودك با ساير كودكان همگام و همراه مي شود.اما كودكي كه آمادگي رفتن به مدرسه را ندارد،نه تنها قادر به انطباق اجتماعي،نقشها،مسئوليت ها،به كارگيري مهارتهاي اجتماعي،دوست يابي و … نيست،بلكه نمي تواند از مفاهيم آموزشي بهره لازم را نيز بگيرد(همان منبع). در راستای اين مبحث در مجله پیوند شماره281 آمده است: مهرماه براي اكثر افراد بخصوص كلاس اولي ها هميشه با خطرات تلخ و شيرين توام بوده اسست،اصولاً يكي از ترسهاي خاص كودكان ترس از مدرسه است. در اين حالت كودك از رفتن به مدرسه خود داري مي كند و در منزل مي ماند و به اصرار پدر و مادر هم توجهي نمي كند. پا فشاري و اصرار پدر و مادر باعث پيدايش علائم عدم تعادل رواني و اختلالات جسماني مي شود.اختلالات جسمـاني به صورت دل درد ، استفراق ،سردرد. سرگيجه و ضعف ظاهر مي شود و غالباً ادامه پيدا مي كند.اضطراب دوري از مادر از جمله عواملي است كه سبب امتناع از رفتن به مدرسه مي شود.بعضي از كودكان آنقدر به مادر خود تعلق خاطر دارند كه حاضر نمي شوند لحظه اي از او جدا شوند،در چنين وضعيتي مادران معمولاً ناگزير مي شوند همراه كودكان خود به مدرسه رفته و كنار او بمانند، ولي از آنجايي كه انجام اين كار هميشه براي مادران مقدور نيست،لذا مسؤلان مدرسه گاهي براي ممانعت از بيقراري و بهانه جويي كودك ناچار به استفاده از حربه ي دروغ شده و به كودك مي قبولانند كه مادرش در دفتر مدرسه حضور دارد و بدين ترتيب او را قانع مي كنند(خوش کام، 1381،ص48تا50). مشكل ترين پايه تحصيلي در دوره دبستان،كلاس اول ابتدايي است. كودكي كه قبلاَ هيچگونه آشنايي با محيط درس،كلاس،مدرسه و شخصي به نام آموزگار نداشته به ناگاه خود را در آن محيط،تنها و به دور از خانواده احساس مي كند. آشنايي با روحيه اين دسته از كودكان و چگونگي شكل گيري شخصيت آنان در خانواده هاي مختلف مي تواند معلمان را در برقراري يك رابطه ي سالم و منطقي با آنان رهنمون شود.

توصیف وضعیت موجودوبیان مساله:

اینجانب حسن تارایی دارای مدرک کارشناسی آموزش ابتدایی با24سال سابقه،درسال تحصیلی اخیر در مدرسه امیرکبیر عباس اباد اسفراین مشغول به تدریس بودم . در این مدرسه 78 نفر مشغول به تحصیل بودند . در بین دانش اموزان مساله مدرسه گریزی یک دانش آموز به نام محیار وجود داشت .

قيمت فايل:10000 تومان
تعداد صفحات:15
خريد فايل word
دسته بندی ها
تبلیغات متنی