سایت کاریابی جویا کار

برای عضویت در کانال فرهنگیان در تلگرام کلیک کنید

گزارش تخصصی معلمان ایجاد روحیه پژوهشگری در بین دانش آموزان و روش هاي علاقه مند ساختن دانش آموزان به مطالعه و کتابخوانی

دسته بندي: مقالات / تحقیقات فرهنگیان / گزارش تخصصی
20 اسفند

نظام آموزشی هر کشور به عنوان یک نظام پویا و هدفمند، در تولید و رشد علمی ‌نقش بسزا و سازنده‌ای را ایفا می‌کند و در صدد افزایش تولید دانش می‌باشد. در عصر دانش و نو‌آوری که منبع اصلی رقابت اقتصاد جهانی است نظام آموزشی هر کشور در تلاش است تا دانش تولید شده را در جهت افزایش نو‌آوری بر عهده گیرید. از آنجا که دانش‌آموزان منبع اصلی تولید دانش هستند و اصلی‌ترین دارایی‌ها به شمار می‌آیند، می‌بایست به شیوه مناسب بر دانش آنها مدیریت شود و تلاش کرد دارایی‌های نهفته در ذهن آن‌ها کشف شود تا این گنج به دارایی‌های با ارزشی تبدیل گردد. برای کسب دانش صرفاً آموزش و حضور فیزیکی در مکان‌های آموزشی مهم نیست بلکه پژوهش و تحقیق هم می‌تواند بر علم و دانش بیافزاید. پژوهش عامل مهمی ‌در تولید دانش، دانایی و پیشرفت جامعه انسانی است و میزان پژوهش‌های انجام شده در هرجامعه شاخص توسعه یافتگی آن جامعه به حساب می‌آید.  
هدف تحقیق، کشف و گسترش دانش و در حقیقت راهی برای جستجوی آگاهی است. با تحقیق کردن است که به عرصه‌های جدید علم ودانش می‌توان پا نهاد و وارد عرصه‌های ناشناخته شد. تاسیس مدرسه نظامیه بغداد توسط خواجه نظام الملک و دارلفنون که در آن‌ها به تربیت پژوهشگر می‌پرداختند و وجود دانشمندانی چون ملاصدرا، شیخ بهایی، گویای دیرینه بودن تاریخ پژوهش ایرانیان است. 
ولی در حال حاضر این طور به نظر می‌رسد که پژوهش نه تنها در کلیه مقاطع تحصیلی نادیده گرفته می‌شود بلکه در دانشگاه‌ها و آموزش عالی هم نقش کمرنگی دارد و تحقیق به معنای واقعی صورت نمی‌گیرد. 
سؤال این است که جایگاه پژوهش در نظام آموزشی ما چگونه است؟ و چه موانعی بر سر راه آن قرار دارد؟ 
ما به دنبال یادگیری مادام العمر هستیم، که خود مسیری جدید در رسالت تعلیم وتربیت و آموزش مدارس است. علم یک کالای رایگان نیست که به طور طبیعی فراهم شود. علم کشف شخصی است، علم تنها به ذهن آماده خطور می‌کند و با تفکر، تفحص، کشف و تحقیق به وجود می‌آید. آموزش و پژوهش به هم پیوسته‌اند و به تولید علم می‌پردازند. 
با نهادینه کردن پژوهش در برنامه آموزش دانش‌آموزان از همان سال های اولیه تحصیل زمینه برای رشد و شکوفایی، بروز خلاقیت و نوآوری در نوجوانی و بزرگسالی فراهم می‌شود. توجه به پژوهش در دوران تحصیل منجر به تقویت، روحیه کنجکاوی و خلاقیت در کودکان می‌شود (چطور اعتماد به نفس کودک را تقویت کنیم) و میل به دانستن در آنها افزایش می‌یابد و به کشف محیط اطراف خود می‌پردازند. به آنها چگونه اندیشیدن و چگونه فکر کردن  می‌آموزند و روحیه همکاری و مشورت در آن‌ها تقویت می‌شود. 
تحول بنیادین در آموزش و پرورش با رویکرد پژوهش محور ایجاد شده است تا بتوان دانش آموزانی متفکر پژوهشگر و متخلق به اخلاق اسلامی تربیت کرد منظور از رویکرد پژوهش مدار در آموزش و پرورش آن است که در همه سطوح و مقاطع آموزشی شیوه های تدریس به گونه ای باشد که دانش آموزان به مطالعه کتاب های درسی اکتفا نکرده و خود با بررسی منابع موجود در موضوعات درسی به گسترش دانش خود بپردازند. 
 در این رویکرد دانش آموزان چگونه آموختن را می آموزند و قادر خواهند بود که به شیوه های علمی دانش خود را توسعه بخشند. توسعه پایدار و همه جانبه در هر کشوری به نحو قابل توجهی در گرو گسترش کمی و کیفی فعالیت های پژوهشی آن کشور است . اگر نگاهی دراز مدت به امر پژوهش داشته باشیم  شاید مهمتر از انجام پژوهش در زمینه های گوناگون گسترش رویکرد پژوهش مداردرآموزش مقاطع تحصیلی باشد. دانش آموزان امروز پژوهشگران فردا هستند که با تلاش خود می توانند به گسترش مرز های دانش بپردازند. آموزش موثر  روش های بهینه پژوهش ضامن موفقیت پژوهش های آینده خواهد بود بدیهی است که گسترش پژوهش در گرو تعامل سازنده همه بخش های آموزشی و پژوهشی کشور است. 
یادگیری بحث تحقیق صرفاً مخصوص دوران دانشگاه نمی‌باشد بلکه در هرمرحله‌ای از تدریس می‌بایست این امر جدی گرفته شود. در این راستا عوامل زیادی در نهادینه کردن پژوهش در برنامه آموزشی دانش‌آموزان از همان ابتدای شروع به یادگیری دخیل هستند که در پژوهش فوق به بررسی آنها می‌پردازیم. 


مسئله 
     تحقق ارزشهاي اخلاقي در مدرسه در صورتي ميسر است که معلمان و کارکنان مدرسه به اين ارزشها معتقد بوده ،مهارتهاي لازم را براي تبديل آنها به هدفهاي رفتاري کسب کرده باشند (بازرگان ، پيوند ، شماره ي 211 ، ص 17 ).بسياري از مديران و معلمان از اين شکايت دارند که به رغم اندرزهاي اخلاقي که در کتب درسي دانش آموزان گنجانيده شده است و سخناني که در خلال برنامه هاي صبحگاهي يا ساير مراسم مدرسه براي آنان ايراد مي شود و وجود اشعار و جملات زيبايي که با خط خوش بر در و ديوار مدرسه براي جلب توجه شاگردان نوشته مي شود ، رفتارهايي مانند تقلب ،دروغگويي ، بي اعتنايي به مقررات ،خشنونت و پرخاشگري در بسياري از مدارس مشاهده مي شود . در برخي از مدارس زنگ تفريح براي درگيريهاي شخصي دانش آموزان است و اگر دخالت بزرگسالان مدرسه نباشد ، مسائل ارتباطي بچه ها مي تواند به خشونت و آسيب رساني به يکديگر و به وسايل مدرسه منتهي گردد. اين مربيان با آگاهي از اينکه مدرسه مهمترين محل پرورش دانش آموزان است مايلند نقش مثبتي در شکل دادن به شخصيت کودکان و نوجوانان داشته باشند ، اما روشهاي سنتي رفتار و برخورد آنان با دانش آموزان پاسخگوي اين نياز نيست .آنان معمولاً در مقابل مسائل انضباطي شاگردان سعي مي کنند با نصيحت ، تشويق رفتار مناسب و يا صحبت در مورد ارزشهاي اخلاقي ، شاگردان را متوجه عواقب رفتار خود کنند . اما با کم اثر بودن اين رفتار دلسرد و نااميد گشته و عاقبت ناچار مي شوند اعمال قدرت کنند و با سرزنش ،تنبيه ،اخراج از کلاس و در نهايت اخراج از مدرسه به رفتار نامناسب دانش آموزان بي انضباط خاتمه دهند .اين نوع رفتار در بسياري از موارد به ويژه در مناطق محروم ، توسط برخي از اولياء که در برقراري نظم و اخلاق در خانه ناتوانند و تربيت اخلاقي فرزندان خود را يکسره از مدرسه انتظار دارند ، تشويق مي گردد و اصطلاح «گوشتش مال شما ، استخوانش مال ما »اصطلاح قديمي و آشنا براي بسياري از معلمان آن نواحي است (همان منبع ، ص 17). 
در حديثي از حضرت علي (ع)چنين آمده است :اکره نفسک علي الفضايل فان الرذايل مطبوع عليها . با سعي و مجاهده فضايئل را به نفس سرکش خود تحميل کن و برخلاف ميل و رغبتش او را به پاکي و نيکي وادار نما ؛زيرا خواهش طبيعي و رغبت نفساني بشر به شهوات ناروا و رذايل اخلاقي است و قبول فضايل و ملکات پاک بر خلاف تمايلات فطري نفس است (ماهنامه تربيت ، 1370 ،ص 44 ). جان ديويي درباره ي تربيت اخلاقي مي گويد :«به طور کلي موضوع تربيت اخلاقي وابسته به موضوع معرفت است .ايجاد عادات و انگيزه هاي اخلاقي مناسب، مستلزم شناختن اين عادات و انگيزه هاست .درآموزشگاه بايد دانش را به موارد و مصاديق علمي خود پيوند داد و اينگونه پيوندهاست که ميزان سودمندي دانش را تعيين مي کند .پس مهمترين مسئله تربيت اخلاقي ، مسئله رابطه دانش و اخلاق است .اگر دانشي که از درسهاي مدرسه بر مي خيزد در شخصيت مؤثر نيفتد ،تعليم و تربيت متضمن نتيجه ي اخلاقي نخواهد بود . وقتي که دانش به رشد اخلاقي مخصوص و روشهاي انضباطي متوسل مي شوند .درچنين موردي دانش ، وجهي نظري به خود مي گيرد و اخلاق به صورت فضيلت هاي انتزاعي در مي آيد ».(علي اشرف جودت ، 1370 ، ص 42). دکتر کارل مي نويسد :«کسي که از آغاز زندگي به شناختن خوبي و بدي عادت کرد ،در تمام عمر انتخاب خوبي و پرهيز از بدي ، براي او آسان خواهد بود و همان طور که از آتش دوري مي کند از بدي نيز مي پرهيزد ،وعهد شکني و دروغگويي و خيانت در نظر او نه تنها اعمالي ممنوع ،بلکه غير ممکن مي آيد ».(ماهنامه ي تربيت ،ص 196 ). ارسطو برخلاف افلاطون معتقد است که علم و معرفت براي تحصيل فضيلت شرط کافي نيست .علاوه بر آن ،بايد نفس را به فضيلت تربيت کرد .يعني بايد در نفس ،ملکات فضايل را ايجاد نمود .بايد کاري کرد که نفس به فضايل که رعايت اعتدالها و حد وسطها است عادت کند و خو بگيرد و اين کار با تکرار عمل ميسر مي شود (مطهري ، ص 34 ). خواجه نصير طوسي در همين زمينه مي نويسد :«ارسطو در کتاب اخلاق گفته است که اشرار به تأديب و تعليم اخيار نشوند و هر چند اين حکم علي الاطلاق نبود اما تکرار مواعظ و نصايح و تواتر تأديب و تهذيب در موأخذت به سياسات پسنديده ،هرآينه اثري بکند .پس طايفه اي باشند که هرچه زودتر قبول آداب کنند و اثر فضيلت بي مهلت و درنگي در ايشان ظاهر شود .طايفه ي ديگر باشند که حرکت ايشان به سوي التزام فضايل و تأدب و استقامت کندتر بود »(شکوهي ، ص 12). 
  روش آموزش اخلاق در مکتب روانکاوي : 
از آثار روانکاوي ،مثلاً آثار خود فرويد چنين بر مي آيد که کودک چون اصول اخلاقي خود را تا سنين 6 ـ 5 سالگي کسب مي کند ، آموزش رسمي اخلاق در مدرسه چندان تأثيري دراخلاقي کردن وي نخواهد داشت .در واقع از همان سنين اوليه مشخص مي شود که کودک در بزرگسالي خود فردي با وجدان است يا نه . اما درشيوه هاي آموزشي نو فرويديها و محققان مربوط به حوزه ي روانکاوي ، ديگر مسئله ثابت بودن ويژگيهاي شخصيتي پس از سنين اوليه کودکي عملاً کمتر مطرح مي شود .بنابراين شيوه ي آموزشي پيشنهادي ،قرار دادن کودک در موقعيتهاي وسوسه انگيز و سرزنش و بازداري وي از ارتکاب خطا به منظور دروني کردن اين سرزنشهاست که حاصل آن شکل گيري وجدان در کودک خواهد بود (کريمي ، 1377 ، ص 209). 
روش آموزش اخلاق در مکتب يادگيري : 
طرفداران اين مکتب معتقدند که از يک سو اخلاق امري است نسبي ،يعني ارزشهاي مطلق اخلاقي وجود ندارد .از سوي ديگر ، ارزشهاي اخلاقي نيز ( مانند ساير رفتارها )طبق اصول يادگيري و از طريق پاداش و تنبيه يا سرمشق و الگو قرار دادن شکل نمي گيرد .بلکه مجموعه رفتارها و عادات که از سوي جامعه مورد پسند واقع شده است به تدريج از طريق مکانيسمهاي يادگيري به وسيله ي کودک کسب مي شود . نحوه ي آموختن اخلاق در اين مکتب مانند سايررفتارها تابع فرآيندهاي يادگيري از طريق مکانيسمهاي تشويقي و تنبيه و الگو قرار دادن معرفي مي کنند .اين نظريه مدافع اين عقيده است که کودکان در ارزشهاي اخلاقي خود را از معلمان و والدين کسب مي کنند (همان ، منبع ، صص 223 و 224 و 229). 
روش آموزش اخلاق در مکتب رشدي ـ شناختي : 
شاخص اخلاق در اين مکتب ،توانايي انجام قضاوت اخلاقي است و تأکيد بر فرآيندهاي عالي تعقل و تفکر است . مهمترين ويژگي مکتب رشدي ـ شناختي اين است که به عقيده ي پيروان اين مکتب ، رشد اخلاق در کودکان طي مراحلي انجام مي گيرد که با مراحل رشد عقلي پيوندي نزديک دارد . در مکتب رشدي ـ شناختي تجربه نقش شکل دهنده را در کار رشد اخلاق در کودکان بازي مي کند .اما در مورد محتواي تجربه ، پياژه و کلبرگ دقيقاً هم عقيده نيستند .(همان منبع ، صص 210 و 221). 
×  پژوهش چیست و پژوهشگر کیست؟
در دنیای امروز، دانایی یکی از محور‌ها و شاخص‌های اصلی پیشرفت و تعالی هر جامعه به شمار می‌رود. سنجش سطح دانایی به میزان تولید و مصرف اطلاعات و گسترش دانایی به دسترسی سریع و آسان به منابع علمی موثق وابسته است. دانسته‌های ما یا با مطالعه منابع اطلاعاتی موجود و یا بنا به پژوهش‌هایی که خود انجام می‌دهیم، به دست می‌آید. اگر این دانسته‌ها بر پایه نتایج پژوهش‌های قبلی باشد، در واقع به مصرف اطلاعات پرداخته‌ایم و اگر مبتنی بر مشاهدات و تحلیل‌های جاری باشد، تلاش ما به تولید اطلاعات منجر شده است؛ بنابراین، منبع اصلی تولید اطلاعات و دانش جدید در واقع حاصل فعالیت ‌های پژوهشی است که انجام می‌گیرد. پژوهش در هر موضوع، به هر گونه و در هر سطحی که انجام شود، تلاشی منسجم و نظام ‌مند در راستای توسعه دانش موجود درباره موضوع‌هایی است که با آنها سروکار داریم. پژوهش کوششی است برای یافتن بهترین راهکار‌های ممکن برای حل مشکلات موجود در عرصه‌های زندگی. ( غفاری، 1391 ) 
همچنین، پژوهش فعالیتی منسجم برای رسیدن به ‌شناختی روشن‌تر از مفاهیم پیرامون ماست. در مجموع پژوهش راهی برای گسترش مرزهای دانش و گشودن افق‌های تازه برای آیندگان است. شخصی که به شیوه‌های گوناگون پژوهش می‌‌کند، پژوهشگر (محقق) نامیده می‌شود. پژوهشگر فردی است که با روش‌های علمی، در صدد رسیدن به‌ شناختی تازه از مسائل و مفاهیم گوناگون است. او با استفاده از ابزارهای گوناگون به مشاهده دقیق‌تر و عمیق‌تر پدیده‌های پیرامون خود می‌پردازد. پژوهشگر با نگاهی نقادانه و موشکافانه به پیرامون خود می‌نگرد و برای رفع مشکلات جامعه وارائه بهترین راهکارهای عملی، اطلاعات موثقی دراختیارمتولیان امور می‌گذارد.(همان) 
×     تعریف پژوهش از نگاه دیگر: 
 برای «پژوهش»، تعاریف متعددی شده است. برخی آن را « مطالعه آگاهانه، برنامه‌ریزی شده و روشمند به هنگام رویارویی با مسأله‌ای پیچیده و مبهم به قصد ایجاد وضوح و رفع پیچیدگی و ابهام از آن مسأله » گفته‌اند. منوچهر آقایی درکتاب پژوهش ، درتعریف این واژه نوشته است : تحقیق و پژوهش به مجموعه فعالیت ‌های بدیع، خلاق، نوآورانه، نظام یافته و برنامه ریزی شده‌ای گفته می‌شود که به طور کلی با هدف و در جهت گسترش شناخت مرزهای علمی و کاربرد این دانش برای بهبود زندگی و به طور خلاصه در جهت نوآوری و ایجاد فرآورده‌ها، فرایند‌ها، وسایل و ابزار، نظام‌ها، خدمات و روش‌های جدید که در پایان منجر به رشد و توسعه می‌شود، صورت پذیرد. علی دلاور، استاد دانشگاه علامه طباطبایی، پژوهش را بحث و گفت‌و‌گو در زمینه فرایند عام در معارف بشری می‌خواند.  آنچه در همه تعاریف فوق مشترک است، سه ویژگی است که عبارت است از:         
-         فرایندی بودن پژوهش 
-         نظم و استمرار در انجام فعالیت 
-         کشف حقیقت یا افزایش آگاهی 
     ویژگی سوم به خوبی هدف غایی هر فعالیت پژوهشی و جهت آن را مشخص می‌کند. پژوهش می‌باید با هدف «کشف حقیقت » صورت پذیرد و در صورتی که این هدف تحقق نیابد، کار پژوهشی ابتر است.      
 بنابراین تحقیق و پژوهش فرایندی وقت گیر و زمان‌بر است و بیش از هر چیز نیازمند صبر و شکیبایی مسئولان و پژوهشگران است. در پژوهش معمولا نقاط ضعف وقوت موضوع یا یک محصول بررسی یا کارکرد یک سازمان و نهاد ارزیابی می‌شود و بر مبنای نتایج به دست آمده از آن پژوهش، می‌توان برای کارآیی بیشتر آن نهاد یا آن تولیدات و موضوع‌ها برنامه‌ریزی کرد و راهکار ارائه داد. ( غفاری، 1391 ) 
×     اهمیت و ضرورت پژوهش        نوع و سطح فعالیت‌های پژوهشی یکی از شاخص‌های اصلی توسعه و پیشرفت محسوب می‌شود. موفقیت در تمام فعالیت‌های مربوط به توسعه صنایع، کشاورزی، خدمات و... به گونه‌ای به گسترش فعالیت‌های پژوهشی بستگی دارد. در واقع پژوهش یکی از محورهای مهمی است که ضامن پیشرفت و توسعه پایدار در هر کشور به شمار می‌آید. اگر پژوهشی نشود، دانش بشری افزایش نخواهد یافت و دچار سکون و رکود خواهد شد. بدون انجام پژوهش امور آموزشی نیز از پویایی و نشاط لازم نیز برخوردار نخواهد بود. همه آنچه به عنوان پیشرفت علوم در دوره‌های گوناگون تاریخ می‌شناسیم، حاصل تلاش افرادی است که در کار خود رویکردی پژوهشی داشته‌اند و ذهن پرسشگرشان همواره محرکی برای فعالیت‌های پژوهشی آنان بوده است.     (قراملکی ، 1386 ) 
در دنياي پيچيده امروز، تغييرات زيادي در زندگي بشري در حال وقوع‌ است و شاهد رقابت هاي بسيار فشرده جوامع در دستيابي به فناوري برتر هستيم. به نظر مي‌رسد، فرد و جامعه مجبورند به طريقي در وضعيت خويش دگرگوني ايجاد كنند تا از قافله علم، فناوري و پيشرفت عقب نمانند. موضوع آموزش و پرورش نيز از اين قاعده مستثنا نيست چرا كه دانش‌آموز قرن بيست و يكم نمي‌تواند عنصري بي‌اختيار باشد كه حتي چگونه‌ياد گرفتن هم از اختيار او خارج باشد و هيچ‌گونه دخل و تصرفي در آنچه مي‌آموزد، نداشته باشد. برنامه‌هاي از پيش تعيين شده و بي‌چون و چرا، جوابگوي مسايل او نيستند. ( كديور، 1381) 
×      ابزار پژوهش: 
     معمولاً پژوهش براي دانش‌آموز در مقاطع مختلف تحصيلي لذت‌بخش است. دانش‌آموز، مطالب و مراحل پژوهش را فراموش نمي‌كند و آن مطالب شالوده ذهني – فكري او را تغيير مي‌دهد و موجب ارتقاي علمي ‌او مي‌شود. دانش‌آموز را بايد طوري آموزش داد كه وقتي به هدف رسيد، از تلاش بازنماند و تنها براي رسيدن به نتيجه و پاداش تلاش نكند. بايد فرآيند تلاش مدنظر قرار گيرد و تاكيد بر فرآيند باشد، نه نتيجه. اگر طرح پژوهش در مدارس، يك طرح كلي باشد، اجراي پژوهش بايد تمام مدارس را دربرگيرد و زماني اين طرح موفق مي‌شود كه ابزار كارآمد آن، در دسترس باشد. ( بهادران ، 1381 ) بنابراین ابزار پژوهشي مناسب عبارتند از: 
- مربي راهنماي متخصص 
- منابع موردنياز براي مطالعه بيشتر 
- آزمايشگاه و ابزار ضروري      
  ×           تقویت روحیه پرسشگری در دانش آموزان 
  در کودکان پرسش کردن آغاز تفکر و آگاهی است. بسیاری از صاحب نظران تعلیم و تربیت عقیده دارند، پرسش خوب و درست، نصف پاسخ است. برخی نیز معتقدند، پایه و اساس هر اکتشافی، یک پرسش اساسی و بنیادی است .پرسشگری از جمله مهارت های مؤثری است که راه به پاسخ و یقین می برد و نهادینه کردن این رسم نکو، به معنای دست گیری مخاطبان برای رسیدن به سر منزل مقصود در جاده ی تعلیم و تربیت است. 
هم سؤال از علم خیزد هم جواب                   همچو خار و گل که از خاک است و آب 
به راستی اگر ما بتوانیم فرزندانمان را به مهارت پرسشگری مجهز کنیم و به آن ها بیاموزیم که طرح پرسش، کلید دست یابی به پاسخ های بزرگ است، راه پر پیچ و خم آموختن را برایشان هموار کرده ایم. زیرا داشتن پرسش، به واقع مجهز کردن ایشان به چراغی است که با آن می توانند کوره راه های نادانستن را آسوده تر در نوردند. پرسش چراغی است در دست دانش آموزان برای عبور از کوچه های تاریک نادانی تا رسیدن به صبح روشن دانایی. این اعتبار تا بدان جا رسیده است که منزلت آدمیان را به پرسش هایی می دانند که در دل و دیده اش موج می زند، نه فقط پاسخ هایی که در ذهن دارد! بنابراین، این حکمت مشهوركه «علاج دانایی پرسش است»، جای بسی تأمل دارد. واژه ی «علاج» در حکمت فوق به معنای راه چاره است. بدین مفهوم که چاره ی دانایی، پرسش کردن است. بنابراین باید «پرسید» تا به کامروایی «دانستن» رسید. ( حبیبی، 1385 ) 
×                                  تلاش جهان در محقق بار آوردن دانش‌آموزان: 
پيشرفت علوم روان‌شناسي در جوامع پيشرفته دنيا، استعدادهاي نهان كودكان را به منظور رشد و پرورش افراد كارآمد براي جامعه‌ي فردا، امري ضروري و لازم مي‌داند. براي دستيابي به اين امر، بايد هرگونه فشار يا مانع را از سر راه كودك برداشته و همه‌ي  امكانات را براي به دست آوردن تجربيات سودمند كودك آماده كنيم. كودك به جست و جو در اطرافش مي‌پردازد و هر چه بزرگتر مي‌شود، دايره‌ي اين جست و جو، وسيع‌تر شده و بينش او، اكتسابي مي‌شود. در چنين فضاي آموزشي‌اي، كودك، پژوهش را از ابتدا با كنش و واكنش‌هاي مناسب مي‌آموزد و در آغاز ورود به فضاي مدرسه نيز بيش از آنكه به حفظ مطالبي غير قابل لمس، درك و فهم دست بزند، به عادت گذشته جست و جو مي‌كند و همه چيز را بي‌واسطه ‌ياد مي‌گيرد. (سيف،1355) 
×        رابطه پژوهش وتوسعه کشور                   توسعه علمی، صنعتی و فرهنگی هر کشور بدون پرداختن به امر پژوهش با موفقیت چندانی همراه نخواهد بود. در واقع پژوهش موتور محرک پیشرفت و توسعه محسوب می‌شود. حتی اگر نشانه‌هایی از توسعه بدون پرداختن به مبانی پژوهشی رخ دهد آن توسعه مستمر و پایدار نخواهد بود و نمی‌تواند مسیر مطمئنی را طی کند. بنابراین، پژوهش مبنای توسعه است و تضمینی برای استمرار توسعه به شمار می‌آید. همچنین، به کاربستن نتایج پژوهش‌های انجام شده در هر زمینه به بهبود راهکار‌ها و روش‌های معمول در زمینه‌های مورد نظر منجر می‌شود. 
×     توسعه پژوهش در کشور به چه عواملی بستگی دارد؟         عوامل متعددی در توسعه پژوهش دخالت دارند که به اختصار به سه بخش تقسیم می شود : 
-         عوامل سخت افزاری               -  عوامل نرم افزاری                      -  نیروی انسانی 
     نیروی انسانی همان پژوهشگرانی اند که با دانش و تلاش خود می‌توانند امکانات سخت افزاری و نرم افزاری را به خدمت گرفته و طرح‌های پژوهشی گوناگون را تدوین و اجراکنند. علاوه براین، توسعه آتی پژوهش در هر کشور مبتنی بر گسترش رویکرد پژوهش‌مدار در آموزش آن کشور است که از سطح آموزش ابتدایی آغاز شده و تا پایان تحصیلات دانشگاهی استمرار می‌یابد. (خلجی، 1382: 24 )       
×     نقش پژوهش در تصمیم‌گیری‌های کلان                یکی از عوامل اساسی پیشرفت در کشورهای توسعه یافته، توجه خاص به امر پژوهش است. اصولا هر نوع پیشرفت و توسعه ارتباط مستقیمی با تحقیقات علمی دارد و رشد و توسعه کشورهای پیشرفته، در نتیجه سرمایه‌گذاری در بخش پژوهش است. حجم وسیع پژوهش‌های علمی در کشورهای توسعه یافته صنعتی گویای این واقعیت است. کشورهای پیشرفته صنعتی بخش قابل توجهی از تولید ناخالص ملی را به سرمایه گذاری در امور پژوهشی و تحقیقاتی اختصاص داده‌اند. به گفته کار‌شناسان، این رقم برای کشورهای صنعتی ‪ ۵ درصد است، حال آنکه در ایران این رقم حدود نیم درصد است. بنابراین پژوهش می‌تواندجلوی بسیاری از دوباره کاری‌ها، اتلاف وقت و بودجه را بگیرد. هر قدر موضوعی بزرگتر و بااهمیت‌تر باشد نیاز به پژوهش برای تصمیم‌گیری درباره اجرای آن بیشتر است. این کار، ریسک تصمیم و اجرا را به حداقل می‌رساند. برای برنامه ریزی بلند مدت نیز نیاز به تحقیقات بیشتر است. در صورتی که  برنامه ریزی فاقد پشتوانه تحقیقاتی باشد و به طور همه جانبه پیش از آغاز مورد بررسی قرار نگرفته باشد، به یقین در اجرا و عملیاتی شدن با مشکل روبه روخواهد شد. از این رو می‌توان گفت پژوهش به ویژه در تصمیم‌گیری‌های کلان نقش عمده‌ای دارد. از همین روست که بسیاری، پژوهش را « حلقه مفقوده توسعه » یا « سنگ زیر بنای توسعه » می‌نامند. ( قراملکی ، 1386: 18 ) 
  ×      موانع پژوهش و تحقيق در آموزش و پرورش 
    توجه شما را به نوشته‌اي از «محمدتقي معيري» جلب مي‌كنم. او مي‌نويسد: «حتي در بهترين نظام هاي آموزشي جهان و در كامل‌ترين و پيشرفته‌ترين مدارس موجود، روال كار روزانه مدارس، از نيازهاي جامعه فاصله دارد، تلاش‌ها و كوشش‌ها معمولاً بهنگام نيست و در قالب ضرورت هاي گذشته صورت مي‌گيرد.اين نارسايي‌ها از آنجا ناشي مي‌شودكه تحول اجتماعي معمولاً سريع، ضربتي واجتناب‌ ناپذيراست و در مقابل، برنامه‌ريزي آموزش و پرورش، بر پژوهش و شناخت مسائل و چاره‌جويي آن بنياد مي‌شود.» ( بهادران ، 1381) بنابراين موانعي كه در سرراه پژوهش و تحقيق در مدارس قرار دارد ،در موارد ذيل خلاصه مي شود : 
1) برنامه‌هاي درسي مدارس معمولاً خشك و غيرقابل انعطاف است.     
2) منابع موردنياز براي مطالعه در دسترس دانش‌آموزان نيست. 
3) معلم راهنماي آگاه پژوهشي در مدارس وجود ندارد. 
4) در برنامه هفتگي مدارس، ساعتي به عنوان «ساعت پژوهش» وجود ندارد.  
5) ارتباط بين دانش‌آموزان و كتابخانه مدارس بسيار كم است. شايد دانش‌آموز در هفته ‌يك بار هم موفق نشود از كتابخانه، كتاب تهيه كند. 
6) منابع موجود با موضوعات كتب درسي منطبق نيست.   
*پیشینه ی نظری( تئوری های مرتبط باموضوع ) 
دیوید ری ( 1385 ) در کتاب خود با عنوان«  پژوهش در کلاس » بیان نموده است که: امروزه نقش و      کار کردهای نظام آموزشی و عناصر آن از قبیل معلم ، دانش آموز برنامه ها و محتوای درسی و ...... در حال تغییر است. فن آوری های نوین ارتباطات و اطلاعات، نظریه های جدیدی را با خود به کلاس درس آورده است در دنیای امروز که دنیای تغییر است بیش از هر چیزی به محصول و کار کردهای نظام های آموزشی تأکید می شود. از این رو رویکرد نظام نیازمند تغییر است. برای تغییر در ساختارها، کارکردها و بهبود کیفیت آموزشی، مدرسه باید پیش از هر تغییری نگرش ها و رویکردهای خود را با توجه به توانایی ها، نیازها از نو بازسازی کند. 
به عقیده ی وی ، هدف باید تربیت شهروندانی باشد که مهارت های لازم برای زندگی در جهان امروز را به دست آورند. چگونگی بهره گیری از اطلاعات را بیاموزند، با طبیعت مهربان باشند، در جامعه مشارکت سازنده و فعال داشته باشند و بیاموزند که چگونه یاد بگیرند و از تجربه های دیگران بهره برداری کنند و یادگیری را به جهان خارج از مدرسه انتقال دهند و بر هویت ملی و فرهنگی خود تأکید ورزند.   
برونر(  1996 ) از کسانی است که معتقد است که عملکرد نظام آموزش و پرورش دچار ضعف و خطاست. به نظر او نظام های آموزشی به جنبش نیاز دارند که در آن دقیقاً با الزام عمیق تری مشخص شده باشد که به کجا می روند و درآینده به چه نوع انسان های تربیت شده ای نیاز دارند.
اینس، لیپمن و پاول (1989) معتقدند که انسان های صاحب اندیشه باید نخستین هدف تعلیم و تربیت باشد و محصول تعلیم و تربیت باید " ذهن کاوشگری باشد" در اهداف آرمانی آموزش و پرورش نیز مهم ترین هدف، تقویت روح بررسی، و ابتکار (اصل سوم قانون اساسی وظایف آموزش و پرورش) بر شمرده شده است. پس باید هدف تربیت شاگردانی باشد که بتوانند روش و بینش علمی را در شناخت جهان به کارگیرند، دانشمندانه بیندیشند و رشد و پدیده ها را با روحیه انتقادی و کاوشگرانه ي خود مشاهده کنند و این میسر نخواهد بود جز در سایه روش های علمی و مهارت های پژوهشی . بدیهی است چنین هدفی جز با وجود معلمانی پژوهشگر با تأکید بر فهم عمیق دانش آموزان در مهارت هایی چون استفاده از بحث درباره موضوع درسی، بازبینی نتایج آزمایش و مشاهده خود درآزمایش جدید و مشاهده آزمایش دیگران و وظیفه سازی در مسایل و موقعیت های جدید از ارکان مهم یاد گیری مبتنی بر پژوهش به شمار می روند، میسر نخواهد بود. پژوهش قلب بسیاری از نظریه های جدید آموزش و یادگیری در کلاس درس است. دانش آموزان چه در حال مطالعه درجه حرارت باشند چه نوشتن شعر وغیره، از بررسی پدیده ها و نظریه ها یاد می گیرند. آنان از کار کردن بر روی مسائل، صحبت کردن با دیگران درباره راه حل بالقوه، مبناء قرار دادن راه های تفکر خودشان درباره مفاهیم و درگیر شدن با نظریه های بزرگ تربیتی یاد می گیرند. (عبدالهی ، 1389 ) 
لیپمن ( 1993 ) ؛ روی آورد رایج در فلسفه برای کودک، افزایش مهارت تفکرانتقادی و اثربخشی کودکان را وجهه ی همت خود می داند و بیان می دارد با به چالش گرفتن مفهوم فلسفه در روی آورد خود از فلسفه برای کودک، جهت گیری تلفیقی را برای آن پیشنهاد می کند.  تسهیل تجارب فلسفی کودک و ایجاد زمینه مساعد برای مواجهه آنان با رازها و نیازهای وجود در تلفیق با افزایش مهارت تفکرمنطقی، فلسفه برای کودکان را به اثربخشی نزدیک و اطلاق فلسفه بر آن را حقیقی می کند، تدوین الگوی آموزش در فلسفه برای کودک با چنین رهیافت تلفیقی محتاج میان رشته ای است. برنامه لیپمن، تبدیل فراگیران به کاوشکران ماهر وجوان است و جستجوگری فعال برای مقایسه، مقابله وتحلیل فرضیه ها، تجربه ، مشاهده، سنجش و امتحان. (لیپمن،1993 :682) 
مایرز ( 1383) معتقد است: در عصري كه كتاب هاي درسي قبل از در آمدن از زير چاپ، كهنه مي‌شوند و بيش‌تر مشاغل، نوآوري‌هاي سريع و مداوم را تجربه مي‌كنند، ناگزير بايد هدف‌هاي غايي و كلي تعليم و تربيت تغيير يابند و به پرورش شيوه تفكر انتقادي در افراد، به عنوان يكي از هدف‌هاي اصلي تعليم و تربيت، بيش‌تر توجه شود. همچنين، در فرآيند آموزش بايد ضمن تقويت روحيه‌ي انتقادپذيري در معلمان، روحيه انتقاد كردن و زمينه‌ي بررسي و تحقيق را در شاگردان به وجود آورد. رشد و پرورش مهارت‌هاي فكري دانش‌آموزان، هميشه مسئله‌اي پيچيده در آموزش بوده، ولي امروز، حالتي بحراني به خود گرفته است، چون برونداد اطلاعاتي فرهنگ ما از قدرت تفكر انتقادي ما درباره‌ي آن اطلاعات، فراتر رفته است. در چنين زمينه‌اي، ديگر لازم نيست مراكز آموزشي به منزله‌ي مخزن دانش، و معلمان به مثابه انتقال‌دهنده‌ي اطلاعات خدمت كنند و شاگردان را به صورت كتابخانه‌هاي سيار كوچك كه وظيفه‌اي جز ذخيره‌سازي و بازيافت اطلاعات ندارند، تجهيز كنند. 
نوید (1384) ریاست سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی، پایین بودن روحیه پژوهشی در کشور را از آسیب هاوکاستی ها ی فعالیت های علمی وپژوهشی می داند و بیان می داردکه اگر قرار است کاربست یافته های پژوهشی به یک اصل در تصمیم گیری و برنامه ریزی تبدیل شود، اگر امروز از ناکار آمدی برخی پژوهش ها رنج می بریم و اگر در سطوح بالای تحصیلات آن چنان که باید اندیشه تحقیق و تولید علم حاکم نیست، باید ریشه همه این ها را در آموزش و پرورش جستجو کرد. (خبرنامه پژوهش سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی 1384). 
مهر محمدی(1379) در این رابطه می گوید: پژوهش در سطح یاد گیرندگان از جمله بنیادی ترین و کمترین سطح از پژوهش و در عرصه آموزش و پرورش به شمار می رود که بسیار مورد غفلت قرار گرفته است. 
     به گفته جعفر حبیب اللهی، محقق و مدرس دانشگاه علوم پزشکی، رشد علم محصول کارهای پژوهشی است و کمّیت وکیفیت تحقیقات علمی و پژوهشی در هر جامعه‌ای زمینه‌ساز توسعه و پیشرفت آن جامعه است. 
     به گفته منوچهر فرهنگ، پژوهشگر و اقتصاددان؛ این پژوهش است که تمدن بشری را ایجادکرد و دایره نفوذ انسان را در کاینات گسترش داد. اگر انسان امروز قادر به رفتن به فضاست، این موفقیت حاصل چیزی جز پژوهش نیست. پژوهش مهمترین راه کشف و رفع مشکلات کشور است.         
      *پیشینه ی عملی (تحقیقات مرتبط با موضوع) 
    1- تحقیقات انجام شده درایران : 
    فاطمه حسين زاده كارشناس ارشد برنامه ريزي درسي در تحقیق خود با عنوان « بررسي عوامل موثر بر انجام فعاليت هاي پژوهش دانش آموزي در مقطع ابتدائي » معتقد است که : امروزه نقش و کار کردهای نظام آموزشی و عناصر آن از قبیل معلم ، دانش آموز برنامه ها و محتوای درسی و... در حال تغییر است. فن آوری های نوین ارتباطات و اطلاعات، نظریه های جدیدی را با خود به کلاس درس آورده است. در دنیای امروز که دنیای تغییر است بیش از هر چیزی به محصول و کار کردهای نظام های آموزشی تأکید می شود. از این رو رویکرد نظام نیازمند تغییر است. برای تغییر در ساختارها، کارکردها و بهبود کیفیت آموزشی، مدرسه باید پیش از هر تغییری نگرش ها و رویکردهای خود را با توجه به توانایی ها، نیازها از نو بازسازی کند. (ری ، 1385) 
مریم صحرا نورد (1380) در پژوهش خود باعنوان « بررسی نقش استفاده از روش های فعال تدریس علوم تجربی در پرورش روحیه پرسشگری – پژوهش و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان» دریافت که تفاوت معنی داری بین استفاده از روش تدریس فعال و سابقه تدریس، میزان تحصیلات، گذراندن دوره های ضمن خدمت و روحیه پرسشگری، پژوهش دانش آموزان وجود دارد. 
 راضیه رخی ( 1388 ) در پژوهش خود باعنوان « چگونه توانستم بامشارکت همکارانم انگیزه دانش آموزان به شرکت در فعالیت های پژوهشی را افزایش دهم؟ » بیان نموده است که ؛ یادگیری بحث تحقیق وپژوهش صرفاً مخصوص دوران دانشگاه نمی‌باشد بلکه در هرمرحله‌ای از تدریس می‌بایست این امر جدی گرفته شود. با توجه به اهمیت روحیه پژوهشگری دانش آموزان در جامعه (که یکی از اهداف نظام آموزشی است) شواهد حاکی از آن است که موضوع پژوهش دانش آموزی کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در این راستا عوامل زیادی در نهادینه کردن پژوهش در برنامه آموزشی دانش‌آموزان از همان ابتدای شروع به یادگیری دخیل هستند. ازجمله می توان به : نظام آموزشی و نهادینه کردن تحقیق و پژوهش در برنامه درسی، نهادینه کردن تحقیق و پژوهش در محتواهای درسی، نقش مدارس، نقش معلم ونقش اولیای آگاه به امر پژوهش، اشاره كرد. با توجه به اینکه پژوهش در کلیه مقاطع تحصیلی امری ضروریست، در صورت نهادینه شدن این مهم، در مقاطع دانشگاهی مي توانيم عدم آشنایی دانشجویان با امر تحقیق و پژوهش را برطرف کرده و افراد محقق را در جامعه  خود تربیت کنیم. 
     بیژن عبدالهی (1389) در طرح تحقیقی خود با عنوان « بررسی موانع نهادینه کردن فرهنگ پژوهش در فرآیند یاددهی و یادگیری در دوره تحصیلی ابتدایی» معتقداست که : مهارت هایی مانند حل مسأله، مهارت تفکر، مهارت تصمیم گیری، مهارت طراحی هدف های واقع بینانه برای زندگی، مهارت تفکر انتقادی و خلاق و مهارت برقراری ارتباط انسانی و.... از جمله مهارت هایی  هستند که امروزه به آن ها توجهی مضاعف می شود. پس درمدرسه بایدسعی شود ضمن آموزش مفاهیم درسی فرصت هایی برای تمرین عملی وپژوهش دانش آموزان فراهم کنیم تا آنان تفکر و آموختن را خود بیاموزند، و فقط به دنبال جمع آوری و حفظ دانش نباشند راه تولید دانش را خود از کودکی بیاموزند. بر همین اساس در این مقاله سعی شده راه کارهایی را كه محقق به منظور پرورش روحیه ی پژوهشگری دانش آموزان به مورد اجرا در آورده، براي استفاده علاقه مندان ارائه گردد. امید است که این راهکارها سرمشق مفیدی برای آموزش مهارت های پژوهشی در فرآیند تدریس باشد. گرچه به قول ادیسون ((هیچ کاری ماهیتاً خوب نیست، مگر این که برای فرد مفید و راضی کننده باشد)) امید است مطالعه و بکارگیری این راهکارها موجب رضایت معلمان و فراگیران را فراهم آورد. داشتن بینش علمی و به کارگیری دانسته ها در جهت حل مسائل و مشکلات، مهم است. شخص عالم با شخص عامی از نظر تفکر و حل مسائل تفاوت دارد. داشتن بینش علمی به دانش آموزان کمک می کند که زندگی بهتری داشته، علم اندیشه های دانش آموزان را تغییر می دهد و به او در داشتن اندیشه منطقی و پژوهش یاری می دهد  و باعث می شود که با دیدی  کنجکاوانه و علمی در حل مسائل گام بر دارد و این طرز تفکر به دوران بزرگسالی هم منتقل گردد. 
 اقبال قاسمی پویا (1376) درمقاله ی خود باعنوان « شناخت گام نخست در پرورش بینش علمی، جنگ مقاله های پرورش بینش علمی در آموزش و پرورش» بیان نموده است که : برای ایجاد بینش علمی در       دانش آموزان باید بر اهمیت و ضرورت دستاوردهای علمی و لزوم آگاهی از آن تاکید کرد. تاریخ علم نشان داده، دست کم درسه قرن اخیر بسیاری از دشواری ها و معضلات بشر را همین دستاوردهای معلمی و فنی بشر حل کرده است. لذا ضرورت دارد با بهره جستن از این دستاوردها و مجهز شدن به بینش علمی از طریق پژوهیدن و اندیشه ورزی پیوسته میان یافته های امروز و دستاوردهای گذشتگان پیوند منطقی ایجاد کنیم . این خود بعد دیگری از بینش علمی است که می توان در دانش آموزان ایجاد کرد. 
حسن شعبانی (1386) در کتاب خود باعنوان « روش تدریس پیشرفته آموزش مهارت های تفکر با تحول علم و فناوری و پیدایش نظریه های جدید در یادگیری » معتقداست که : رویکردهای جدیدی نسبت به علم و روش های آموختن علوم مطرح شده است. امروزه بیشتر دانشمندان در تعریف علم به ((مطالعه پدیده ها از طریق مشاهدات معتبر و قابل اطمینان، تحلیل مشاهدات و تفکر درباره یافته ها و ساختن نظریه هایی براساس توجیه آنچه مشاهده و تحلیل شده است)) با هم توافق دارند. 
علیرضا کیا منش و رحمان نوری(1376) در پژوهش خود باعنوان « یافته های سومین مطالعات بین المللی Timss نتایج سومین پژوهش بین المللی ریاضی و علوم (Timss) » بیان نموده اند که بزرگترین و مهم ترین پژوهش طراحی شده انجمن بین المللی ارزشیابی پیشرفت تحصیلی (IEA) نشان دهنده آن است که عملکرد مورد انتظار در سطح تولید نظریه و تجزیه و تحلیل و حل مساله در محتوای درس علوم در بیشتر کشورها بسیار کم مورد توجه قرار گرفته است و حتی  تدوین کنندگان کتاب های درسی علوم در کشورهایی چون ایران و اسکاتلند به طور کامل غافل بوده اند.
  2-       تحقیقات انجام شده ی خارج ازایران : 
برای تقویت یافته های علمی محققین طرح فوق برآن شدند تا از تحقیقاتی که درکشورهای دیگر هم در این زمینه انجام یافته است  اطلاعاتی را بدست آورند؛ لذا پس از بررسی های بسیار اطلاعات مقاله ی زیر رابرای ترجمه مفید تشخیص دادند. متن کامل مقاله  به شرح ذیل و اصل مقاله هم در پایان آمده است. 
 تأثیرپژوهش برانگیزه دانش آموزان : 
v     مطالعات تحقیقاتی مرتبط 
 مجموعه ای ازمطالعات تحقیقاتی روی تاثیرپژوهش سخنران دریادگیری دانش آمو

قيمت فايل:10000 تومان
تعداد صفحات:110
خريد فايل word
دسته بندی ها
تبلیغات متنی