معلمان به طور معمول دانش آموزاني را كه سخت كوش، ساعي و علاقهمند به دروس باشند، در زمره دانش آموزان خوب قرار ميدهند و يا به طور خلاصه ميگويند: دانش آموزان خوب، آنهايي هستند كه در دروس خود انگيزه دارند. احياناً منظور ايشان دانش آموزاني است كه در فعاليتهاي آموزشي خود موفق هستند. به طور كلي همه انسانها به جز بيماران روحي – رواني براي برخي كارها انگيزه دارند و براي برخي ديگر هيچ انگيزهاي ندارند. همواره ديدهايم كه بعضي از جوانان به طور مثال براي بازي فوتبال انگيزه دارند، برخي ديگر فرضا براي خريد موتور سيكلت و برخي هم براي اينكه ديگران ناراحتيهاي مختلف را به وجود آورند، انگيزه دارند. در واقع همگي براي كاي انگيخته شدهاند، و دليل ندارد كه اين كار همواره تكاليف مدرسه باشد.
در شرح فوق در زمينه ويژگيهاي دانش آموزان خوب مي بينيم كه نوعا معلمان برهوش تاكيد نسبتا كمي دارند. و بيش از هوش به عنوان يك كيفيت خوب، انگيزش داراي اهميت است. همواره دانش آموزان سخت كوشي هستند ك در كارهاي خود پيشرفت هرچند كند اما يكنواختي دارند و همچنين دانش اموزان باهوشي هستند كه از تواناييهاي خود به خوبي بهره نميگيرند. معلمان به طور معمول داشتن دانش آموزان نوع اول را بر نوع دوم ترجيح ميدهند. اين معلمان بر اين باورند كه دانش اموزان داراي انگيزش، حتي اگر از پيشرفت اندكي برخوردار باشند، در محدوده توانايي خود عمل مي كنند. بنابراين تلاش براي افزوني انگيزش تحصيلي از اهميت بسزايي برخوردار است. ديگر آن كه نظارت بركلاسي كه دانش آموزان داراي انگيزش دارد، با دشواري چنداني روبرو نميشود. چنين دانشآموزاني به برنامه انضباطي نيازي ندارند و به توصيه هاي معلم توجه ميكنند و در موارد لازم به بحث و گفتگو با معلم مي پردازند. معلم نيز ترغيب ميشود تا براي بهبود كيفيت آموزش خود تلاش بيشتري كند.