آلياژهاي حافظه دار موادي بسيار جالب با مشخصات حفظ شكل و سوپرالاستيسيته هستند كه فلزات و آلياژهاي معمولي اين خاصيت را ندارند . خواص متمايز و برتري آن ها نسبت به ساير آلياژها عكس العمل شديد اين مواد نسبت به برخي پارامترهاي ترموديناميكي و مكانيكي و قابليت بازگشت به شكل اوليه در اثر اعمال پارامترهاي مذكور است . وقتي يك آلياژ معمولي تحت بار خارجي بيش از حد الاستيك قرار ميگيرد تغيير شكل ميدهد . اين نوع تغيير شكل بعد از حذف بار باقي مي ماند . آلياژ حافظه دار منجمله نايتينول رفتار متفاوتي از خود ارائه مينمايد . در دماي پايين يك نمونه حافظه دار مي تواند تغيير شكل پلاستيك چند درصدي را تحمل كند و سپس به صورت كامل به شكل اوليه در دماي بالا برگردد . و اين تنها با افزايش دماي نمونه ممكن است. اين فرآينددربارةپديدةحافظه داري شكل اولين بار در سال1932 توسط,Change Readمشاهد شدآنها وارون پذيري حافظه شكلي رادر AuCd ازطريق مطالات فلزشناسي وتغيرات مقاومت الياژ بررسي كردند و براي مدت زمان طولاني در حد كنجكاوي آزمايشگاهي باقي ماند تا اينكه اين در سال 1956 مشاهدات و تحقيقات مربوط به تز دكتراي Horbojen در موضوع اثر حافظه دار در آلياژ CuZn منتشر شد و در سال 1963 كشف حافظه داري شكل در آلياژ NiTi با درصد اتمي مساوي (50-50%) توسط Buhler و همكارانش نظر دانشمندان ومحققين را جلب نمود. در اين هنگام تحقيق درباره متالورژي و كاربرد هاي عملي اوليه آن به طور جدي آغاز شد. در سال 1967 دركنفرانس Buhler,Nol و همكارانش تحقيقات گستردة خود را بر روي Nitinol و كاربرد هاي تجاري فراوان در صنايع ارائه دادند. از سال 1980 Hawt,Micheal با انتشار مقاله بر روي برنج مادة جديد حافظه دار ديگر را معرفي كردند و بعد رفتار سوپرالاستيك مواد حافظه دار و بويژه نايتينول به منظور وسايل پزشكي و صنعتي توسعه يافت و كشف مزاياي اساسي وعملي آن ها هر روز رو به افزايش است .