تاريخ رشد و توسعه اقتصادي، با هماهنگي و تركيب دانش فني و به كارگيري منابع و نيز وابستگي روزافزون به كاربرد تكنولوژي همراه بوده است.
استفاده از تكنولوژي و دانش فني در سازمانها، شركتها و جوامع همواره متفاوت بوده و تا حدود زيادي بستگي به جديت و مهارتهاي خلاق منابع انساني و عوامل فرهنگي و اجتماعي داشته است. (سبحان الهي، مديريت و توسعه)
عملكرد يك سازمان وقتي مي تواند مطلوب و مناسب باشد كه نيروهايي ذيصلاح و با كيفيت در آن وجود داشته باشند و سازمان بتواند از آن در مناسب ترين شغل استفاده كند.
در واقع نيروي پيش برندة ماشين و تكنولوژي انسانها هستند. امروزه براي ادامة حيات در بازار رقابت فقط استفاده از تكنولوژي و دانش فني كافي نيست، چرا كه سرعت رشد به اندازه اي است كه فرصت يادگيري را بسيار كوتاهتر و درنتيجه، استفادة به موقع و به روز از تكنولوژي را براي رقابت پيچيده تر كرده است. لذا توليد دانش فني و تكنولوژي براي رقابت، از عوامل اساسي براي ادامة حيات هر سازمان، شركت و جامعه محسوب مي شود.
اين كار فقط با منابع انساني مستعد و با كيفيت و در اختيار داشتن ابزار مناسب و لازم عملي است. لذا ثروت اساسي يك سازمان، نيروي انساني با دانش و مهارت (يعني سرمايه هاي فكري) آن سازمان است.
علي رغم نقش كليدي آموزش فني و حرفه اي در توسعه اقتصادي و اجتماعي كشور كه مورد اذعان و حتي تاكيد اغلب سياستمداران و صاحبنظران است. اين آموزش هاي پرهزينه از لحاظ پاسخ گوئي به انتظارات جامعه و سؤال اصلي نظام آموزشي (= چه آموزشي با چه كيفيتي و به چه ميزان؟ ?) در موقعيت قابل دفاع قرار ندارد. زيرا هرساله خسارت هاي بسيار زيادي از اين بابت به كشور وارد مي آيد ولي اين روند رو به رشد تداوم دارد، كه اين وضعيت ريشه در نگرش نادرست به آموزش فني و حرفه اي دارد