فرمت فایل: word
تعداد صفحات: 47
رشته علمی حل اختلاف از دههی 1950 به موضوع کشمکش در تمامی سطوح ازروابط بین شخصی تا روابط درون دولت و بینالمللی میپردازد. همچنین، «حوزهی حل اختلاف رشتههایی آکادمیک شامل علم سیاسی، مطالعات بینالملل، روانشناسی، گفتوگو، جامعهشناسی، حقوق، انسانشناسی، مطالعات مدیریت، روابط صنعتی، و اقتصاد را دربردارد» (بریگ[1]،5:2008).
«حلاختلاف اصطلاحی مفهومی است که به حالتی اطلاق میشود که منابع ریشهدار کشمکش هدایت و حل میشود. یعنی رفتار و نگرشها دیگر خشونتبار نیست و ساختار کشمکش تغییر کرده است» (میال و همکاران،25:2005). این اصطلاح هم به فرایند رسیدن به این تغییرات و هم به مراحل تکمیل فرایند حلاختلاف اشاره میکند. دراین رشته مدلهای متنوعی برای شناخت علل وقوع کشمکش، طراحی و ارزیابی راهبردهای ممکن و بهکاررفتهی حلاختلاف عرضه میشود.
در کلیت، از دههی 1950 دو رویکرد عمده بر جریان اصلی سنت حلاختلاف مسلط شدند. یک دیدگاه با عنوان رفع اختلاف[2] شناخته میشود که در آن از ایده جامعهی بینالمللی دولتها[3]دفاع میشود که «در آن اصل سازمانبخش، نظم بینالمللی است که برمبنای هنجار عدممداخله محافظت میشود. هنجاری که ارزشهای چندگانه[4] را دربرابر سلطهی بیرونی حفظ میکند» (رامسبوتام و همکاران،396:2011). مفاهیم، روششناسیها و عملکردهای مربوط به رفع اختلاف گسترهای از دیپلماسی از طریق مذاکره و میانجیگری تا صورتهای متنوعی از همکاری نهادی را دربردارد.در آنها در عین حفظ نظم موجود، برای اجتماعات فضای لازم فراهم میشود که بتوانند به رسم و روش خود توسعه یابند. رفع اختلاف ظرفیتی اساسی برای مدیریت کشمکشهای عمیق اجتنابناپذیر دارد و سعی میکند کشمکشها را بدون خشونت رفع کند (همان). دیدگاه دیگر با عنوان دگرگونی(تبدیل) اختلاف[5] شناخته میشود. «این دیدگاه بر اساس ایدهی اجتماع جهانی نوخاسته میباشد که اصل سازمانبخش آن عدالت جهان میهن[6]است. عدالتی که ازطریق ساختارهای اصلاحشدهی حاکمیت جهانی[7]گستردش مییابد. دراین حالت، حاکمیت جهانی به نحو ترقیخواهانهای نسبتبه رفاهی که بهصورت محلی تعریفشده[8]توانمندتر محسوب میشود» (همان:397). اساسا تحلیلگران حوزهی حل اختلاف بر این مبنا از یکدیگر تفکیک شدهاند. «کشمکش بین این دو رویکرد در جدال اصول اخلاقی مبتنیبرجهانگرایی[9]و اجتماعگرایی[10]منعکس شده است» (همان).
در جریان اصلی حوزهی حل اختلاف، بخش قابلتوجهی از پژوهشها و پروژهها براساس نظریه بازی سازماندهی میشوند. نظریه بازی در مطالعه انواع گوناگونی از کشمکش ها به کار میرود. «بهلحاظ مفهومی اساسا نظریه بازی، یک تصمیمسازی تعاملی[11] است که در آن مجموعهای از افراد بازیکن است که مجموعه ی خاصی از مواردانتخاب دارند و منفعت[12] هر بازیکنی به کلیت انتخابهای دیگر بازیکنان بستگی دارد. هر بازیکنی بایستی انتخاب کند؛ هرچند که گاهی مواردانتخاب دیگران را نداند. هر بازیکنی بایستی افکار و اعمال احتمالی دیگران را درنظر گیرد، وجود و حضور دیگران را درک کند. این رویکرد بر این اساس است که هرچند افراد بازیکن مستقل و جدا از یکدیگر انتخاب میکنند؛ اما باز هم منفعتی که به آنها می رسد، کارکردی از مواردانتخاب تمام بازیکنان است. فرضیه فایده موردانتظار بهصورت گستردهای در حوزه نظریه بازی مورد پذیرفته و بهکار رفته است. این فرضیه اشاره میکند که وقتی بازیکنی درمورد برآیندهای دریافتی خود با عدمقطعیت روبرو میشود، وی برآیندهایی را ترجیح میدهد که حداکثر فایده مورد انتظار خود را فراهم کند» (یوسفی،2009: 50-49). درواقع، بنیان نظریه بازی برمبنای ایدهی انسان عقلانی و فایدهگرا است. «بازیکنان شاید یک نهاد یا یک گروه از مردم باشند که بهلحاظ اقتصادی عقلانی هستند. چنانکه بازی کنندگان می توانند برآیندها را ارزیابی کنند، مسیر منتهی به برآیندها را محاسبه کنند. درنهایت نیز کنشهایی را انتخاب میکنند که موردانتظارترین برآیند را فراهم کند» (موریس به نقل از یوسفی:50،2009). استراتژی مفهوم محوری دیگر در نظریه بازی است. «یک استراتژی همچنین منطقی از پیش تعیین شده است که به بازیکن می گوید کدام کنش در پاسخ به هر استراتژی احتمالی(ممکن) از سوی بازیکنان دیگر باید اتخاذ شود و کدام کنش بهتراست اتخاذ نشود. در بازی هر بازیکنی با دو یا بیش از دو استراتژی امکانپذیر روبرو میشود که از آن میان هر بازیکنی برمبنای استراتژی موردانتخاب خود و درجستجوی سطح حداکثری از رضایتمندی باید میان مواردانتخاب گزینش کند» (یوسفی:50،2009).
در حوزهی حل اختلاف برمبنای این اصول نظریه بازی تعدادی روششناسی از جمله، مدل نمودار برای حل اختلاف[13]، تحلیل تضاد[14]، نظریهی حرکات[15]، نظریهی حرکات فازی[16]، نظریهی نمایش[17]، تحلیل فرابازی[18]، تحلیل بازی متا[19] عرضه شده است (الموتیره،2007). در میان مدلهای مبتنیبرنظریهی بازی، «مدل نمودار برای حل اختلاف سادهترین و روشنترین رویکرد برای تحلیل کشمکش است» (همان:3). در این رویکرد نرم افزار خاصی با عنوان (GMCR II) بهعنوان «یک سیستم برای مدلسازی، طراحی و فهم کشمکشهای استراتژیک» طراحی شده است. همچنین این رویکرد و نرمافزار آن در حوزههای گوناگونی ازجمله «مدیریت محیطی[20]، مذاکرات مدیریت کار[21] و فعالیتهای حفظ صلح[22] به کار میرود (کِ[23]،2007). نرم افزار(GMCR II) براساس سه مفهوم محوری شامل تصمیم سازان یا تصمیم گیرندگان، موارد انتخابو ترجیحات[24]به کار میرود. در آن نیز راه حلهای خاصی از پیش فرض شده است که نرمافزار بنا به شرایط عملیترین و مفیدترین راه حل را عرضه میکند. در نسخهی جدید این نرمافزار نیز راه حلها بهصورت فازی محاسبه شده است. با این هدف که عدم قطعیت در شرایط لحاظ شود، قوت و ضعف راه حلها مشخص شود ( الموتیره،2007، کِ،2007). با این وجود، این مدل و نرم افزار بر بنیان نظریه بازی و فرض انتخاب عقلانی در جامعه و شرایط کموبیش پیشبینیپذیر صورتبندی میشود. بنابراین، برای دوران و جامعه موردنظر این رساله مناسب نخواهد بود.
به هرترتیب، جریان اصلی سنت حل اختلاف از نقطه نظرات گوناگون و رویکردهای مختلفی مورد انتقاد واقع شده است. در اینجا بهصورت مختصر به دیدگاههای منتقد پرداخته میشود:
نقد رئالیستها: «رئالیستها تمام بحثهای جریان اصلی حل اختلاف را بهعنوان اوتوپیایی و ایدئالیستی رد میکنند» (رامسبوتام و همکاران،399:2011). در این رابطه رامسبوتام و همکاران به دیدگاه دیوید شیرر[25] (1997) اشاره میکنند. از نظر وی، «راهبردهای حل اختلاف مبتنیبر میانجیگری و مذاکره برای جنگهایی مناسب هستند که بیش از تظلم براساس طمع افروخته شده باشند. یک فرمانروای ظالم در موقعیتی شورشی یا مافیایی مجرم که با انگیزههای اقتصادی هدایت میشود، بعید است که به حل اختلاف به وسیلهی توافق و مذاکره رهنمود بشود. درحقیقت جستجوی رفع اختلاف، میانجیگری و کمک انسانی میتواند کشمکش را طولانی کند و بر تقویت فرقههای متنوع تأثیر بگذارد. درواقع، صورت سنتی انتقادگرایی ایدئالیستی حل اختلاف سیاست بینالمللی را بهعنوان نبرد بین گروههای متعارض و آشتیناپذیر قلمداد میکند که در آن تنها راه نهایی قدرت و سرکوبگری محسوب میشود، و رویکردهای «قدرت نرم» حل اختلاف بهعنوان اموری بیفایده و خطرناک رد میشود» (همان:400).
[1] . Brigg, Morgan
[2] . Conflict settlement
[3] . International society of states
[4] . Plural
[5] . Conflict transformation
[6] . Cosmopolitan justice
[7] . Global governance
[8] . Locally defined welfare
[9] . Universalism
[10] . Communitarianism
[11] . Interactive decision making
[12] . Payoff (utility)
[13].The graph model for conflict resolution
[14].Conflict analysis
[15]. Theory of moves
[16]. Theory of fuzzy moves
[17]. Drama theory
[18].Hypergame analysis
[19] . Metagame analysis
[20]. Environmental management
[21]. Labor-management negotiations
[22]. Peace-keeping activities
[23]. Ke, Yi
[24] . Prefrences
[25] . David shearer
فهرست مطالب
پیشینه داخلي
پیشینه خارجي
درآمدی بر رویکردهای رشتهی حل اختلاف
مروری بر مدلهای حل اختلاف
مدل چرخهی کشمکش
مدل مثلث رضایتمندی
مدل منافع/حقوق/ قدرت
مدل ابعاد
مدل پویایی اعتماد
نظریات جامعهشناسی مرتبطبا مفاهیم محوری درحوزه حل اختلاف
اعتماد در دیدگاه اندرو سایر
موانع توسعه سیاسی در دیدگاه حسین بشیریه
نظریه راهبرد امنیت سرزمینی پرویز پیران
نظریه دوسطحی ماهونی و گورتز
منابع فارسي
منابع انگليسي
علوم اجتماعی