مقدمه
نگرش اسلام به شخصیت زن یا مرد را هرگز نمی توان تنها با مراجعه به قوانین مربوط به آنها درمواردی نظیر ارث، دیه، مهریه، نفقه، شهادت، قضاوت، ولایت، حضنت و حق طلاق دریفت و بر مبنای آن قضاوت نمود. منشا بسیاری از بدفهمی ها و برداشت های ناصواب در این زمینه ناشی از مقایسه سطحی حیان این گونه از قوانین در نظامهای حقوقی می باشد؛ بدون آنكه به مبانی حقوق اسلامی و حقوق سكولاریستی توجه كافی صورت گیرد. بدون شك بنیادهای اندیشه سكولاریسم را كه متكی بر اومانیسم و انسان محوری شكل گرفته و با تعرف خاص از انسان و جهان پیوند خورده و بر سرتاسر فرهنگ، اقتصاد، سیاست، حقوق و ادبیات گروه بی شماری از انسانها سایه افكنده است، باید با بنیادها و اصول اندیشه اسلامی نسبت به انسان و جهان مقایسه نمود. تنها در این صورت است كه انسان شناسی اسلامی و انسان شناسی مادی از یكدیگر بازشناخته می شوند. جایگاه و بهای انسان در هر كی از دو نگرش معلوم می گردد و هدفمندی آفرینش و جهان و اینكه آیا دفتر هستی ابتدا و انتهایی دارد، در هر دو دیدگاه روشن می شود و مهم تر از همه پذیرش یا رد رابطه میان عالم تشریع(حقوق) و عالم تكوین از یكدیگر تمیز داده می شود و عدالت كه یكی از مهمترین مبانی حقوق است جایگاه خویش را باز می یابد و از همین جاست كه مسیر نظامهای حقوقی از هم جدا می گردد و آثار و لوازم آن در قوانین و مقرارت بروز و ظهور می یابد.
فصل اول :
ساختار و مبانی
الف) ساختار
درك درست و جامع از شخصیت زن در اسلام مبتنی بر مجموعه ای از نظامها است كه با توجه به پیوند ناگسستنی میان آنها لازم است مورد عنایت قرار گیرد.
1- نظام توصیفی زن
این نظام به توصیف واقعیت های شخصیت زن در ابعاد گوناگون می یپردازد. گزاره ها در این نظام تنها به جنبه های « هست» و « نیست» می پردازد و به طور مستقیم به سایر جنبه های شخصیت زن توجه می كند. از آنجا كه این گزاره ها عموماً به بیان امور تكوینی زن می پردازد، گاه از آنها به « نظام تكوینی» زن یاد می شود و گاه به این دلیل كه این نظام عمدتاً به جنبه های اعتقادی
(هستی شناسی، انسان شناسی و جهان شناسی) اختصاص دارد آن را «نظام اعتقادی» می توان نامید.
2- نظام ارزشی زن
مجموعه گزاره هایی كه به جنبه های ارزشی شخصیت زن پرداخته و جایگاه هر رفتار، واكنش یا روحیه زن را تعیین می كند. این گزاره ها عمدتاً از « خوب» یا « بد» بودن و یا از « زیبایی» یا « زشتی» یك عمل، اندیشه یا انگیزه سخن می گویند. هر چند نظام ارزشی در تعریف كنونی از حوزه اخلاق در تعریف سنتی آن، بسی فراتر
می رود، گاه به تسامح آن را « نظام اخلاقی» نیزمی نامیم. البته در جای خویش
می توان استدلال كرد كه اخلاق- در تمایز با فقه و حقوق – دقیقاً همین جایگاهی را دارد كه در این جا به آن نظام ارزشی اطلاق شده است.
¨
ب) اصول و قواعد شخصیت زن در اسلام
1. برابری زن و مرد در شئون انسانی
قران وقتی از خلقت انسان در نیكوترین شكل آن سخن می گوید هیچ تفاوتی میان زن و مرد نمی گذارد و اعلام می دارد كه خداوند برای شما از جنس خودتان همسرانی قرار داد. زنان و مردان را مكمل یكدیگر می داند و موازنه را ، حتی در ارائه الگوهای انسانی و قهرمان های داستان قران برقرار می سازد و در كنار پیامبران بزرگی همچون نوح، ابراهیم و موسی، از همسر فرعون و مادر عیسی به عنوان الگوهای زنان و مردان با ایمان یاد می كند و مقام مادر حضرت موسی را كه مورد عنایت خاص خداوند است ارج می نهد. كمال جویی و ارتقای معنوی و همدوشی زنان و مردان را در كسب ارزشهای الهی به زیبایی تمام این گونه بیان می دارد:
3-حفظ حریم و حرمت زن
گرچه كرامت، شرافت و حرمت انسان – زن باشد یا مرد- لازم است در هر نظام حقوقی تضمین گردد، اسلام برای صیانت از حریم زن و شرافت او تدابیر ویژه ای اندیشیده است. فلسفه اصلی بسیاری از احكام و قوانین اسلامی نظیر پوشش و ترك اختلاط در همین مسئله نهفته است.
پوشش مناسب زن و حضور باوقار وی در جامعه مانع تعرض افراد ناسالم خواهد گردید. حفظ حرمت زن جز از طریق نجابت و متانت و حفظ عف امكان پذیر نخواهد بود. مبارزه اسلام با جلوه گری، دلربایی و تحریك جنسی همه به منظور حفظ شخصیت و قداست زن صورت گرفته است.
« زن از طریق عاطفی و قلبی همیشه تفوق خود را بر مرد ثابت كرده است. حریم نگه داشتن زن میان خود و مرد یكی از وسایل مرموزی بوده است كه زن برای حفظ مقام و موقع خود در برابر مرد از آن استفاده كرده است. قرآن پس از آنكه توصیه می كند زنان خود را بپوشانند، می فرماید:
فقه و حقوق اسلامی