ساماندهي مكاني و فضايي حاشية كلان شهرها، به ويژه كلان شهرهاي مذهبي، با كاركردهاي مشخص و معين اگر همراه با نگرشي ژرف و همه جانبه به عوامل به وجود آورنده و تشديد كننده آن نباشد، نه تنها مفيد نيست، بلكه با گذشت زمان مسائل حاشيه نشيني را تشديد و مشكلان ناشي از آن را هم براي نواحي حاشيه اي و هم براي شهرهاي مركزي آنها افزايش مي دهد. حتي در صورت نبود برنامه ريزي دقيق و منطقي به صورت ريشه اي آنرا از يك معضل و مشكل اجتماعي به يك بحران همه جانبه تبديل خواهد كرد. اين نوشتار به دنبال كشف اطلاعات و ابعاد مختلف زندگي حاشيه نشينان مشهد نيست بلكه ديدگاهي است نسبت به نحوة مطالعه حاشيه و حاشيه نشينان شهرهاي بزرگ، همانند شهر مشهد، كه تكامل آن نقد و بررسي صاحب نظران و انديشمندان ساير رشته هاي جنبي را مي طلبد