امروزه پديده تروريسم به يكي از مهمترين دغدغههاي امنيتي ملتها و دولتها در سراسر جهان تبديل شده است. رواج پديده تروريسم منحصر به منطقه و يا دولتهاي خاصي نيست، بلكه از كشورهاي كوچك كمتر توسعهيافته تا بزرگترين قدرتهاي دنيا بهنحوي با اين معضل امنيتي مواجه هستند. توجيهات تروريستها براي ارتكاب اين اعمال و نيز نحوه مبارزه با تروريسم اگرچه اشكال متفاوتي به خود ميگيرد اما بهنظر ميرسد، هم تروريستها و هم مدعيان مبارزه با تروريسم خود را ملزم به رعايت اصول حقوق بشري نميدانند.
اين مقاله در پي آن است &#۱۷۰۵;ه روشن نمايد قانون ضدتروريسم ۲۰۰۱ انگليس &#۱۷۰۵;ه مدت اعتبار آن تا ۱۰ نوامبر ۲۰۰۶ ميباشد تا چه ميزان با اصول و موازين حقوق بشري منطبق است و مشخص نمايد كه چگونه ميتوانيم ميان نگرانيهاي امنيتي دولتها در زمينه مبارزه با تروريسم از يكسو و رعايت اصول و موازين حقوق بشري از سوي ديگر تعادل برقرار نماييم.