بر اساس اين نظريه ناحيه اي كه مي خواهد تحت پوشش شبكة موبايل قرار گيرد به نواحي جغرافيايي كوچكتر با شعاع 2 تا 50 كيلومتر تقسيم مي شود در هر سلول سيستم ها فرستنده گيرنده پوشش راديويي سلول را به عهده دارند . و كانالهاي راديويي با دامنة مختلف فركانس در آن به مشتركش سرويس مي دهند . فرستنده هايي كه در سلولهاي مجاور هم هستند از كانالهاي فركانس جداگانه استفاده مي كنند تا از تداخل فركانس جلوگيري شود اگر انرژي آنتن فرستنده و ارتفاع آن مناسب باشد مي توان از كانالهاي فركانس در فاصله متناسب و دورتر بيشتر به سلول مورد نظر دوباره استفاده كرد تا در اثر فاصله و افت سيگنال شكل داخل پيش نيايد . از طرفي براي اينكه بتوان بيشترين دفعات از فركانسهاي مجدد استفاده كرد دو سلول هم كانال بايد داراي كمترين فاصلة كمتر باشند پس مجموع فاصله 2 سلول هم كانال بايد به گونه اي باشد كه تداخل هم كانالي از يك آستانة بخار بيشتر شود . اين آستانه 18db انتخاب شده است . چنانچه سراميك در ناحية يكي از سلولها افزايش يابد مي توان سلول مورد نظر را به 2 يا چند سلول با توجه به نياز ترافيكي تقسيم كرد را تا هر چه اين تعداد بيشتر شود نياز به زير ساختهاي بيشتري براي حمل كردن سيستم مطرح مي گردد و هزينه بيشتر مي شود در نتيجه پوشش سلولي نوعي فعاليت پويا و ديناميك محسوب مي شو د كه به گروهي از سلولهاي مجاور كه كلية كانالهاي سيستم را بر اساس ضوابط خاص به كار مي برند و در تمام ناحيه تحت پوش تكرار مي شوند كلاستر مي گويند