همان گونه كه گفته شد فرآيند ناميدن در جهت هر چه دقيق كردن طبقه بدي هاست آنان كه به هم شبيه ترند در يك دسته قرار ميگيرند و باز با لحاظ كردن مجدد شباهت هاي ريزتر، دسته هاو طبقات ديگر از اين طبقه جدا ميشوند اما اين دقت تا كجا پيش ميرود تا زماني كه به خويش باز گردد يعني به توده اي مملو از تفاوت ها نوعي بازگشت به تفاوت ها رسيدن به چيزهايي كه شبيه تر از خودبه خودند رسيدن به دنياي وانمايي ها. با شدت بخشيدن به فرآيند ها ناميدن به نوعي بي شكلي پيشيني و ما قبل طبقه بندي بر مي گرديم.
تفاوت ها بر مبناي گون (مزيت) ساخته ميشوند. هر تفاوتي نوعي جلوگيري از گول (فريب) و افتادن به دام اين هماني و شباهت هاست. از اين رو دو چيز شبيه به هم از آن جا كه در بردارنده تا گول (ضريب) بزرگ تري در همان انگاري آنها هستند در بردارنده تفاوتي بنيادي ترند.
ناميدن نوعي فرآيند همان انگاري است كه بر مبناي شباهت كار ميكند، زيرا در حال هويت يابي و گنجاندن هر چيز تازه در حالي از پيش موجود از پيش مفروض است. ناميدن در پي بررسي اين مطلب است كه اين چيز به كدام طبقه يا گروه شبيه تر بوده و در چه دسته اي مي گنجد. در برابر آن چه در نام گذاري اتفاق مي افتد بر مبناي تفاوت و نياز براي خلق دال هاي جديد است. هر چيزي و هر اتفاقي اتفاي جديد و متفاوت از ساير اتفاق ها است كه مشابهي براي آن يافت نميشود.
شباهت ها تنها بر مبناي تفاوت ها مي توانند ساخته شوند حركت از شباهت به سوي تفاوت يا از تفاوت به سوي شباهت در كل حركتي به رروي دايره بازگشت جاويدان است . اصل قرار دادن هر يك به منزله نقطه شروعي براي حركت خطي در جهت رسين به ديگري افتادن در دام باز نمايي تاريخ فعلي يعني به آن گونه اي است كه اتفاق مي افتد.