زندگی اجتماعی انسان بر اساس حاکمیت قواعد و هنجارهای اجتماعی شکل می گیرد. در اصطلاح جامعه شناسی هنجارها را الگوهای استاندارد شده رفتار و کردار می گویند. این الگوها نشان دهنده رفتار ایده آل یا مطلوب افراد جامعه است (ستوده، 19:1372). هنجارهای اجتماعی تعیین می کنند انسان چه باید بگوید وچه نباید بگوید. چگونه بیندیشد و چگونه رفتار کند. چه اعمالی انجام دهد و از چه اعمالی اجتناب کند. این هنجارها طی نسل های متعدد زاده می شوند و رشد می کنند. برخی با گذر زمان به واسطه فرایندهای اجتماعی طی نسل های متعدد زاده می شوند و رشد می کنند. برخی با گذر زمان و به واسطه فراینده های اجتماعی کارکرد خود را از دست می دهند و برخی مشروعیت و اعتبار خاصی کسب می کنند. بنابراین اسنان که متولد می شود خود را در محدوده انبوهی از هنجارها و قواعد اجتماعی می بیند که پیروی از آن ها در جریان جامعه پذیری برای وی به صورت عادت درمی آید. این هنجارها، تداوم زندگی را ممکن و تنش های افراد را برای یک یک معنادار نمی کنند. در این حالت پدیده ای رخ می دهد که همه افراد از قواعد و هنجارهای اجتماعی پیروی نمی کنند. در این حالت پدیده ای رخ می دهد که کجروی یا انحراف نامیده می شود البته کجروی، تابعی از تعریف آن است در ادبیات جامعه شناسی نیز از کجروی تعاریف مختلفی شده است. تعاریف مختلف کجروی – به ویژه از منظر دو پارادایم اثبات گرا و بر ساخت گرا – در بخش مبانی نظری این پژوهش آمده است. علیرغم سابقه زیاد کاربرد مفهوم کجروی، مفاهیم جامعه شناختی آن نسبتاً جدید است. علاقه جامعه شناس به بررسی کجروی در مرحله اول شناخت و در مرحله دوم، پیشنهاداتی برای اطلاح است. بنابراین موضوع یک جامعه شناس در مورد کجروی با موضع یک حقوقدان یا یک جرم شناس متفاوت است. جامعه شناس تنها به نقض قوانین توجه ندارد. بلکه هر نوع هنجارشکنی می تواند موضوع جامعه شناسی کجروی باشد.