وجود انسان از نظر بعد مادی محدود است . توانایی جسمی ورزشکاران در عین شکستن رکوردها باز هم حد و حدود معینی داشته از محدودیتها خارج نمی شوند . ولی مرزهای فکری و روحی انسان نا محدود است . بدون تردید این تعالی و تکامل در پرتو ساختن و پرداختن انجام می گیرد . زیرا انسآنها همانند قطعۀ زمین باید پرورده و ساخته شوند پس این پدران و مادران و معلمان هستند که می توانند همانند بو علی سینا ها و زکریای رازی ها و علامۀ حلی ها را بسازند و نیز این پدران و مادران هستند که به جای دانشمند و رزمنده افرادی بی کفایت و معتاد تحویل جامعه می دهند .
باید اعتراف کنیم که مسئله پرورش و تربیت در بسیاری از خانواده های جامعه ما جای خود را باز نکرده است . بیشترین ابتکارات پدران و مادران صرف تغذیه و پوشاک و امور آموزشی است و حال آنکه مهم تر از همه مسأله تربیت و پرورش کودکان است .
روسو می گوید : ما کودک را نمی شناسیم و چون نسبت به وی عقاید باطل داریم هر چه جلو تر برویم از راه درست دورتر می شویم . او عقیده دارد باید پرورش کودکان بر اساس روشهای طبیعی آغاز گردد روی این اصل او معتقد است که باید غرائز و ذوق و شوق طبیعی کودکان را راهنمایی کرد نه آنکه آنها را نابود ساخته و از بین برد . باید پدران و مادران به این نکته توجه داشته باشند که کودکان همانند نهرهای باریک ناگزیر روزی باید به دریای اجتماع بپیوندند . بدیهی است حفظ موجودیت آنان در برابر امواج سهمگین و خروشان اجتماع احتیاج به نیرومندی و تجهیزات روحی دارد و این بر عهده پدران و مادران است که به تدریج زمینه هایی را درباره روحیات اجتماعی از قبیل سازش و مسئولیت پذیری در عمق جان فرزندانشان پی ریزی نمایند .