علی خدایی در گفتوگو با خبرنگار اقتصادی ، با تأکید بر "با کلیات اصلاح قانون کار مخالف هستیم" درباره ماده 41 قانون کار گفت: یکی از مهمترین این تغییرات ادامه دادن شرط "شرایط اقتصادی کشور" بهعنوان یکی از معیارهای تعیین حداقل دستمزد است. در متن فعلی ماده 41، دو شرط میزان تورم اعلام شده و سبد معاش خانوار بهعنوان معیارهای تعیین حداقل دستمزد در نظر گرفته شده است که باید گفت شرط دوم یعنی محاسبه سبد معیشت خانوار و تعیین حداقل دستمزد براساس آن، حداقل در دو دهه گذشته هرگز اجرایی نشده است و حالا ادامه دادن شرط جدید یا همان شرایط اقتصادی کشور بر نگرانی کارگران ادامه داده است چرا که این معیار ادامه داده شده، بهراحتی میتواند دو معیار پیشین را نقض کند و زمینهای برای فرافکنی و قانونگریزیهای دولت و کارفرمایان باشد.
وی ادامه داد: بند دوم ماده 41 قانون کار بهشرط رعایت کامل میتوانست منافع کارگران را تأمین کند. زمانی که قید "شرایط اقتصادی کشور" اضافه شود تفسیر پذیر است و این سؤال مطرح میشود اگر شرایط اقتصادی بد باشد، هم خانوار کارگری قدرت خرید ندارد و هم تولید درگیر است، اگر قانون اصلاح شود، دستمزد چگونه تعیین میشود؟ پایین تعیین میشود که کارفرما ضرر نبیند یا بالا تعیین میشود تا کارگر متضرر نشود؟
خدایی اظهار داشت: در ماده 41 قانون کار دو مؤلفه برای تعیین مزد وجود دارد اما همواره مؤلفه سومی در تعیین مزد اثرگذار بوده است. این مؤلفه سوم غیرقانونی "شرایط اقتصادی کشور" بوده است و در حال حاضر گنجاندن قید "شرایط اقتصادی کشور" حذف قدرت چانهزنی کارگران در تعیین مزد است.
وی ادامه داد: در بقیه اصلاحات ماده 41 در اصلاحیه جدید قانون کار "تعیین دستمزد برای فارغ التحصیلان دانشگاهی" آمده است، منظور از این موضوع چیست؟ یعنی اینکه میخواهیم دستمزد آن دسته از افرادی را که بهتازگی فارغ التحصیل شدهاند پایینتر از سایرین در نظر بگیریم که این موضوع مغایر با قانون است. این لایحه به هیچ وجه جای دفاع ندارد و کاملاً یکطرفه نوشته شده است و کارگران معتقدند این لایحه از حداقلهای لازم برای بررسی محروم است.
وی در ادامه درباره بلوکه شدن سنوات کارگران گفت: اینکه مدیرکل روابط کار و جبران خدمت وزارت کار اعلام نموده است، مواد 23 و 24 اصلاحیه قانون کار مربوط به بیمه فراگیر و نحوه تجمیع سنوات کارگران است، و این اصلاحیه علاوه برای جلب نظرات گروههای کارگری و کارفرمایی به مجلس ارسال شد و بهنفع کارگران تمام میشود باید بگویم هیچ کس با نفس ذخیره سازی مخالف نیست اما اینکه آزادی از کارگر گرفته شود و بدون هیچ ساختاری پول از کارفرما گرفته شود و در حسابی ذخیره شود کار درستی نیست.
وی ادامه داد: کارگران قدرت خرید پایین دارند و دستمزد آنها قدرت پسانداز ندارد، کارگران به روزمرگی افتادند اما بهتر است مسئولان به داخل جامعه بیایند و مشاهده کنند کارگران برای گذران زندگی به چه وامهایی تن دادهاند. در چنین شرایطی که کارگران امکان تأمین هزینههای زندگی را ندارند، بخشی از درآمد کارگران که حق اوست قرار است بلوکه شود.
خدایی بیان کرد: یک قانونی وجود دارد و آن این است که کارفرما زمانی که بخواهد سنواتی را پرداخت کند باید با آخرین حقوق سنوات پرداخت کند. در قراردادهای دائم طبق قانون کار فعلی، اگر کارفرما هرساله سنوات را پرداخت کند، پرداختها علی الحساب است و در پایان خدمت کارگر، کارفرما موظف است مطابق آخرین دستمزد سنوات را محاسبه کند و مابهالتفاوت را پرداخت کند. این موضوع خود تضمینی برای این است که کارفرما ذخیره سنوات داشته باشد. اما در حال حاضر قراردادهای موقت رواج یافته است و ماجرا برای بلوکه کردن سنوات متفاوت است. مسئولان بهجای اینکه موضوع امنیت شغلی کارگران حل شود، موضوع دستمزد بر اساس قانون حل شود بهدنبال راهکارهای فرعی هستیم که از جیب خود کارگر ذخیره کنیم و منتی هم سر کارگر بگذاریم. مگر کارگران خودشان قدرت تشخیص ندارند که پول خود را چگونه ذخیره کنند؟
پایان/*