مقدمه کوتاه :
ارائه موضوع های پیشنهادی از سوی دانش آموزان در کلاس انشا ذوق نوشتن را در دانش آموزان تقویت می کند. آرایه های ادبی باعث زیبایی نوشته شده و کاربرد آن قوه ی تخیل دانش آموز را فعال می سازد. تشویق دانش آموزان به مطالعه ی کتاب ضمن ترویج فرهنگ کتاب خوانی، مهارت آنها را در نوشتن افزایش داده و دانش آموز را در ارائه ی مطالب ارزشمند یاری می دهد. انشاء به معنی ایجاد کردن، پرورش دادن، ابداع و خلق کردن است.در اصطلاح ادبیات انشاء عبارت از نگارش جملات و عباراتی است که افکار نویسنده را به صورتی روشن و زیبا بیان کند که خواننده آنها را به سهولت بفهمد و برایش خوشایندو مطلوب باشد.کلاس درس انشا باید تمرین خوبی برای خوب نوشتن، خوب اندیشیدن و خوب سخن گفتن باشد. نوشتن انشا در کلاس، اعتماد به نفس، قدرت و تفکر و خلاقیت و استقلال را در دانش آموزان تقویت می کند.نوشتن داستان های کوتاه در زنگ انشا برای تقویت خلاقیت و قوه ی تخیل دانش آموزان مفید می باشد. با رعایت این موارد می توانیم در درس انشا شوق و علاقه ایجاد نمود و کلاس انشا را جذاب تر و متنوع تر نماییم.
اینجانب لیلا زمانی آموزگار پایه ششم آموزشگاه قرآنی طه تصمیم گرفتم در طرح به اجرا درآمده به از بین بردن مشکل نگارش (انشا) دانش آموزانم بپردازم.
بیان وضعیت موجود
اینجانب ..... است که در آموزش و پرورش در حال خدمت می باشم. کلاسی که طرح فوق را مبتنی بر آن انجام می دهم پایه ششم این آموزشگاه می باشد که 25 نفر جمعیت دارد. پس از چند جلسه تدریس در درس انشا به این نتیجه رسیدم که دانش آموزان به آسانی نمی توانستند بنویسند و افکار خود را بیان نمایند و درس انشا برای آنها جذابیتی نداشت . نارسایی حتی بر نحوه ی پاسخ دادن آنها در دروس کتبی نیز اثر گذاشته بود. این مسئله فکر مرا به خود مشغول ساخته بود که به راستی چگونه می توانم دانش آموزان را به درس انشا علاقه مندکنم ؟ و شیوه های اندیشیدن را پیرامون یک موضوع فراهم آورم؟ و کلاس انشا را از حالت خشک و سرد بیرون بیاورم؟ و با استفاده از روش های مختلف، تجربیات اولیا همکاران و مشاوران و متخصصین تعلیم و تربیت دانش آموزان را از منزلگاه مراحل تفکر تحلیل، ترکیب، نقادی و نوآوری و ابداع بگذرانم؟ و به پرورش قدرت تفکر و تحلیل آنها بپردازم.
در این طرح سعی خواهد شدعلل بی علاقه گی و بی انگیزی را بررسی کرده و راه کار هایی را برای این مورد ارائه دهم .
شناسایی مسئله
هرفردی درجامعه نیاز به آموزش دارد تا مراحل رشد وتکامل را طی کند به قول کانت «بشر تنها با تعلیم وتربیت تواند شد وآدمی چیزی جز آنچه تربیت از او می سازد نیست ». بنابر این نیاز به آموزش وپرورش از حقوق اسلامی افراذ بشمار می رود وهر گونه ایجاد تحول ورشد وپیشرفت فردی واجتماعی حاصل تربیت وآموزش است .راجع به تعلیم وتربیت وآثار مترتب برآن از دیر باز سخن بسیار گفته اند وگفته فوق در حقیقت مشت نمونه خروار است و...
انشا در لغت به معنی سخن آفریدن و نشو نما دادن و بزرگ گردانیدن است. و در اصطلاح ادبیات عبارت از نگارش جمله ها و عبارتهایی است که افکار و اندیشه نویسنده را به صورتی روشن و زیبا بیان کند تا خواننده آنها را به آسانی بفهمد و برای او خوشایند باشد.
یکی از عوامل متعدد ناموفق بودن درس انشا نداشتن روش مناسب است. لزوم به کارگیری روش مطلوب در تدریس به اندازه ای است که بعضی از دست اندرکاران علوم تربیتی بهره گیری از روش های مناسب را مهم تر از دانش آن درس دانسته اند. تلاش برای تدریس انشا امری ضروری و لازم است. در سر کلاس های ما تدریس به همان شیوه های سنتی تکرار مطالب گذشته است. و از دیدگاه علوم تربیتی هر کاری که مکانیکی انجام شود کاری آموزشی نیست. زیرا خلاقیت در آن وجود ندارد و تا خلاقیت نباشد مسائل اجتماعی، اقتصادی، صنعتی، و سیاسی حل نمی شود و باید کاری کنیم که کلاس انشا تبدیل به کارگاه نوشتن شود.
جمله نویسی ویا موضوع انشاء در کلاس درس ، باید طوری باشد که خاطره ای در ذهن دانش آموز تداعی کند یا چیزی را ببیند وبشناسد تا بتواند در مورد آن مطلب بنویسد.دانش آموزان دارای اختلال یادگیری در بسیاری از جنبه های بیان نوشتاری از همکلاسی های فاقد اختلال یادگیری،عقب ترند.این تفاوتها همیشه پایدار نیست وتا حدود زیادی برطرف می شود. دانش آموزان دارای اختلال یادگیری احتمالاَ در زمینه جمله نویسی و انشاء نویسی ،یعنی دستور زبان ومحتوا ضعیف اند.هر چند دانش آموزان بزرگتر،اصول نحوی وواژگان پیچیده تری را نسبت به دانش آموزان خردسال به کار می برند .
چرا بايد انشاء و جمله نويسي در ما تقويت شود؟
1-جهت انتقال دانسته های خود به دیگران .
2-جهت تقویت استعداد و قوه تخیل خود.
3- جهت پرورش تفکر ،دقت،ادراک و استدلال خود.
انشا در لغت به معني سخن آفريدن و نشو نما دادن و بزرگ گردانيدن است. و در اصطلاح ادبيات عبارت از نگارش جمله ها و عبارتهايي است که افکار و انديشه نويسنده را به صورتي روشن و زيبا بيان کند تا خواننده آنها را به آساني بفهمد و براي او خوشايند باشد.
يکي از عوامل متعدد ناموفق بودن درس انشا نداشتن روش مناسب است. لزوم به کارگيري روش مطلوب در تدريس به اندازه اي است که بعضي از دست اندرکاران علوم تربيتي بهره گيري از روش هاي مناسب را مهم تر از دانش آن درس دانسته اند.تلاش براي تدريس انشا امري ضروري و لازم است. در سر کلاس هاي ما تدريس به همان شيوه هاي سنتي تکرار مطالب گذشته است. و از ديدگاه علوم تربيتي هر کاري که مکانيکي انجام شود کاري آموزشي نيست. زيرا خلاقيت در آن وجود ندارد و تا خلاقيت نباشد مسائل اجتماعي، اقتصادي، صنعتي، و سياسي حل نمي شود و بايد کاري کنيم که کلاس انشا تبديل به کارگاه نوشتن شود.
مفاهیم و واژگان
دانش آموز: شاگرد مدرسه،طالب علم،آموزنده علم در اصطلاح مدارج تحصیلی (لغت نامه دهخدا جلد اول ص 2240)
کلاس :هریک از شعبه های مدرسه که شاگردان آن هم قوه و هم درس دریک اطاق درس می خوانند.(جلد دوم لغت نامه دهخدا ص 2299)
علاقه:بدل دوست داشتن دوست داشتن و خواهش آن نمودن . دوستی لازم قلبی ،بستگی و ارتباط دوستی قلبی و حقیقی-(لغت نامه دهخدا) .
بی علاقه :(از: بی + علاقه ) که دل بستگی به چیزی نداشته باشد. بی مهر. بی میل . || مرد مجرد. بی زن و خانمان . (ناظم الاطباء). و رجوع به علاقه شود.
انگیزه
انگیزه حالت مشخصی است که سبب ایجاد رفتاری معین می شود. انگیزه های روانی به طور عمده تحت تأثیر اجتماع خاصی قرار دارند که شخص در آن رشد کرده است.
انشا یا مقاله نوشته ای است که یک نگارنده با توجه به نقطه نظراتش می نویسد. یک مقاله ممکن است شامل عناصر مختلفی نظیر نقد ادبی، بیانیه سیاسی، مباحثات آموزشی و زندگی روزمره باشد. (از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد)
جمع آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات
برای حل این مشکل ابتدا به جمع آوری تجربیات اولیا دانش آموزان در ارتباط با درس انشا پرداختم و در جلسه ا ی که در آبان ماه برگزارشد مسئله را مطرح نمودم و از تجربیات همکاران محترم استفاده نمودم.و در این رابطه به مطالعه ی کتابهای مختلف از جمله: آیین نگارش، ره یافت های آموزشی و تربیتی در درس انشا خودآموز روش تدریس مهارت نوشتن در دوره ی ابتدایی، خودآموز روش تدریس زبان فارسی، شیوه های خلاق آموزش انشا، آموزش خاطره نویسی پرداختم. در يك تقسيم بندي كاري در مرحله اول , نحوه تدريس زنگ انشاي چند نفر از همكاران را جويا شدم كه آيا نگارش ها بايد در منزل يا در كلاس بايد صورت بگيرد , نظر اولياي دانش آموزان كه در مدرسه حاضر مي شدند پرس و جو كرده و يادداشت مي كرديم كه نظرات متفاوتي ايراد مي شد در يك نمونه آماري كه بدست آورديم معلوم شد كه اكثر انشاها در منزل نوشته مي شود كه اين روش با توجه به تحقيقات و نظر اكثر علماي تعليم و تربيت كاملاً منسوخ است و اكثر اوليا از اين امر ناراضي بودند و دانش آموزان نيز در كلاس تمايل به شنيدن نوشته هاي هم كلاسي خود نشان نمي دادند.
براي اكثر آموزگاران نيز ساعت انشا كسل كننده و خسته كننده مي باشد , در يك نظر سنجي از بچه ها , آنها نيز بيان كردند كه نمي دانند چگونه انشا بنويسند , موضوعات براي آن ها قابل فهم نيست , مورد علاقه آنها نيست.
در نوشته هايي كه در خصوص نگارش و مخصوصاً نگارش خلاق , مقطع ابتدایی لازم بود جمع آوري كرديم كه در پايان به طور مختصر گوشه هايي از مطالب يادداشت مي گردد . در ساعت انشا مي توان با ايفاي نقش , قصه گويي و نمايش خلاق به عالي ترين اهداف زبان آموزي دست يافت كه نوشتن نيز يكي از اين اهداف است ايجاد برقراري ارتباط انساني و عاطفي , نظم بخشي به افكار گفتار پرورش قوه تفكر استدلال , استنتاج و به طور كلي رشد و شكوفايي خلاقيت و استعدادهاي زباني در دانش آموزان مي انجامد.
برای حل این مشکل ابتدا به جمع آوری تجربیات اولیا دانش آموزان در ارتباط با درس انشا پرداختم و در جلسه ی ارتقا کیفیت آموزگاران در آبان ماه مسئله را مطرح نمودم
پیشینه ی تحقیق در مورد درس انشا:
نتایج تحقیق سیر تاریخی درس انشا در کتاب های درسی مدارس ایران از سال 1300 تا 1373 کاری از سید حسین محمدی حسینی نژاد به شرح ذیل است.
1- به دلیل این که در کار تالیف کتاب های درسی به ویژه انشا هیات های علمی، تخصصی نظارت نداشته اند، توجه جدی و پیگیر به این درس نشده است.
2- کتابهای راهنمای انشا عملا فاقد یک برنامه عملی و هدف دار برای درس انشا می باشد.
3- دانش آموزان در تمام مقاطع این درس را دوست دارند و آن را جدی تلقی می کنند.
پس از بررسی نظرات اولیا و همکاران به این نتیجه رسیدم در درس انشا موانع زیادی وجود دارد که برخی از آنها عبارتست از:
1- ضعف فرهنگ مطالعه
2- جایگاه نداشتن فرهنگ انتقاد و رواج فرهنگ تملق
3- فرهنگ جرأت نداشتن واتکا به خانواده برای ابراز ایده ها و آرام و هجوم به مسائل و برآورد راه حل و ارائه آن ها
4- عدم وجود تشویق کارساز و مناسب
5- ارزش نگذاشتن به نوشته های ابتدایی
6- ملموس نبودن موضوعات و مسائل مورد بحث و تکراری بودن آنها
7- همکاری نامناسب خانواده ها
8- عدم وجود ارزیابی دقیق از درس انشا
9- ذاتی و ارثی پنداشتن امر خلاقیت و ابداع
10-مشخص نبودن جایگاه درس انشا در برنامه ی درسی به صورت اعتقادی و سهل الوصول بودن و در اختیار گرفتن آموزش آن و نیز زمان آن برای تکمیل دروس دیگر.
دانشآموزان بی انگیزه در مدرسه و راهبردهای افزایش انگیزش
همهی ما از اهمیت انگیزه در زندگی آگاهی کامل داریم، با این حال بیشتر ما احساس میکنیم در زندگی به اندازهی کافی دارای انگیزه نیستیم. انگیزه به ما کمک میکند تا احساس رضایتخاطر کنیم، دربارهی خودمان احساس مسئولیت نماییم و بر زندگی خود تسلط داشته باشیم.. بیانگیزگی در بین دانشآموزان این نگرانی را در والدین و آموزگاران بهوجود میآورد که شاید آنها نتوانند در مورد خود به درستی عمل کنند، به بیراهه بروند یا حتی زندگی خود را تلف کنند. موقعیت و شرایط محیط آموزشی از جمله عواملی است که با بیانگیزگی دانشآموزان ارتباط نزدیک دارد. آموزگار مهمترین نقش را در مدرسه ایفا میکند و چگونگی عملکرد دانشآموز به رفتار آموزگار بستگی دارد. برای آموزگار انگیزهی دانشآموز هم بهعنوان هدف و هم بهعنوان وسیلهی پیشرفت در سایر زمینهها اهمیت بسیار بالایی دارد. لذا در این بحث بهطور مختصر ابتدا با علائم دانشآموزان بیانگیزه و سپس به سببشناسی و راهکارهای مناسب جهت بالا بردن انگیزهی لازم در دانشآموزان خواهیم پرداخت. پس از تجزيه و بررسي و تحقيق و مطالعه منابع موجود خلاصه يافته هاي حاصل از اين تجزيه و تحليل ( علل ناتواني دانش آموزان در نگارش انشا بدين شرح مي باشد)
1- عدم آشنايي دانش آموزان با طرز و چگونگي انشا كه دلايل آن در وضعيت موجود نوشته شد , كه در دوم ابتدایی آشنايي دانش آموزان فقط با جمله بندي بوده است.
2- دانش آموزان نمي دانند كه در مورد چه بنويسند , كدام موضوعات و مطالب در نوشتن آنها كمك خواهد كرد.
3- انشا در سر كلاس نوشته نمي شود , محول كردن نگارش به محوطه خارج از كلاس كه لاجرم دانش آموزان از اولياي دانش آموزان استفاده نمايد.
4- عدم علاقه و رغبت آموزگاران و همچنين عدم آشنايي با قواعد موضوعات مناسب هر پايه مطابق با اصول روان شناسي , و توانايي ذهني
5- تقويت نكردن مهارت گوش دادن دانش آموزان به انشاهاي خوانده شده در كلاس درس.
6- عـدم فضـاي آزاد , و فضـاي پـرسـش و پـاسـخ و نقـد و بـررسـي نوشته هاي دانش آموزان در كلاس .
7- مناسب نبودن موضوعات انتخاب شده با توجه به گروه سني و همچنين تكراري بودن موضوعات.
8- عدم مطالب كتاب هاي قصه و داستان پروري ذهن هاي دانش آموزان در مدرسه و بيرون از مدرسه.
9- آموزگاران معيارهاي مشخص در ارزشيابي انشا در دست ندارند.
نشانه های بی انگیزگی در دانش آموزان
- ناتمام گذاشتن کارها
- خودداری از انجام تکالیف
- عدم تلاش برای حل مشکل خود
- مشکل در تصمیمگیری
- انتظار کمک از دیگران
- بیتوجهی و بیدقتی
- تمایل نداشتن به فعالیت های بدنی
- آوردن بهانههای متعدد برای انجام ندادن کارها
- داوطلب نشدن برای انجام کارها
- عاجز بودن در تنظیم فعالیت حال و آینده
- میل دائمی به قرار داشتن در حالت استراحت
- به سر بردن دائمی در رویا
- قدرت تمرکز فکری پایین
-تنبلی نمودن و از زیر باز مسئولیت، شانه خالی کردن
عوامل مختلفی که منجر به کاهش انگیزه در دانشآموزان میشود:
- عدم هماهنگی بین میزان تکالیف مدرسه با تواناییهای دانشآموزان
- یکنواخت بودن محیط آموزشی با توجه به پیشرفتهای عصر حاضر که میتوان از وسایل کمک آموزشی مثل نوار ویدیو، سیدی، اینترنت و... استفاده کرد.
- عدم کنترل والدین نسبت به وضعیت تحصیلی فرزندانشان
- بیارتباط بودن تکالیف با نیازهای روزمره
- مشکلات خانوادگی نظیر محول نمودن کارهای منزل به فرزندان از طرف والدین
- انجام کاری برای دریافت حقوق و ساعات غیر مدرسه برای کمک به وضعیت اقتصادی خانواده.
- تشویق نشدن برای انجام تکالیف منظم
- افسردگیهای خفیف
- داشتن تجربیات و شکستهای تلخ متعدد
- عدم برخورداری از تجربیات موفق
- در معرض شماتت و تنبیه بودن
- نقایص فیزیولوژیکی و بدنی
- وجود نابسامانی، مشاجرات لفظی و درگیری در خانواده
- طلاق در خانواده
- وابسته بودن به والدین و انجام کارهای دانش آموز بهوسیلهی آنها
- محرومیت از امکانات اولیه
راهبردهای افزایش انگیزه در دانشآموزان
- اطمینان از وضیعت جسمانی دانشآموز از نظر معاینهی شنوایی و بینایی:
- ایجاد هماهنگی بین تکالیف مدرسه با توانایی دانشآموزان
- متنوع کردن محیط آموزشی با استفاده از وسایل کمک آموزشی مثل فیلم، عکس، ماکت و...
- دادن تکالیف مرتبط با نیازهای دانشآموزان
- توجه به حاصل فرایند کار و تلاش دانشآموز (عدم نمره محوری در کلاس)
- استفاده درست از کلمات و جملات توسط والدین و آموزگاران.
والدین و آموزگاران گاهی از اوقات با سخنان به ظاهر ملایم و بیضرر، موجب کاهش انگیزه در دانشآموز میشوند. آنان به دانشآموزی که در آستانهی مردود شدن است میگویند: « ما میدانیم تو یک نابغه نیستی، توقع هم نداریم معجزهای از تو ببینیم. فقط میخواهیم در حد تواناییات درس بخوانی، اگر نمرهی قبولی بگیری ما راضی خواهیم بود.» این نوع گفتار، دیگر به دانشآموز این امکان را نمیدهد که برای رسیدن به درجات عالی آموزش تلاش کند؛ اگر هم نهایت کوشش خودش را هم به خرج بدهد، بیش از یک « قبولی» انتظاری دیگر از خود ندارد. پیامی که میتواند منجر به ایجاد انگیزه در فرد شود این است:
» ما انتظار داریم درس یاد بگیری و آدم تحصیل کردهای بشوی. یادگیری یک امر تصادفی نیست، یادگیری مستلزم تلاش و عزمی راسخ است. ما چنین چیزی را از تو توقع داریم.«
- دادن خودمختاری و استقلال به دانشآموز در جاهایی که امکانش وجود دارد.
- تشویقهای کلامی به شکل توصیفی
- نشاندن دانشآموز در جلوی کلاس یا در کنار همکلاسیهایی که میتوانند الگوی نقش مثبت برای او باشند، صدا زدن دانشآموز در کلاس در موارد متعدد، ارائهی بازخورد در موارد متعدد، تقسیم تکالیف حجیم به بخشهای کوچکتر
- کمک به والدین در درک واقعبینانه از توان یادگیری دانشآموز.
- دادن فرصت به دانشآموزان در بیان معلومات خود و آنچه خارج از کلاس از خانواده و دیگران آموختهاند.